دروازه های بهشت زناشویی
احساس رضایت از رابطه، اینکه همسران احساس کنند نیازهای آنها دیده میشود، به آن پاسخ داده میشود و نقش مهمی در خانه به آنها محول شده است، میتواند آنها را به ادامه زندگی دلگرم کند. با توجه به این نکات این دلگرمی را در همسرتان ایجاد کنید.
احساس رضایت از رابطه، اینکه همسران احساس کنند نیازهای آنها دیده میشود، به آن پاسخ داده میشود و نقش مهمی در خانه به آنها محول شده است، میتواند آنها را به ادامه زندگی دلگرم کند. شما هم میتوانید با توجه به این نکات این دلگرمی را در همسرتان ایجاد کنید.
برخی مهارتهای ساده اثر زیادی روی کیفیت رابطه ما دارند، مثلا گوش دادن فعال یکی از این مهارتهاست. سعی کنید از این مهارت در رابطهتان استفاده کنید. به حرفهای همسرتان با دقت گوش دهید، تمام توجه خود را در زمان صحبت او متوجهاش سازید، پیش داوری نکنید و از بازخوردهای مناسب برای نشان دادن توجهتان استفاده کنید. نکته های دیگر را هم در ادامه بخوانید...
به همسرتان احترام بگذارید
یکی از سادهترین راهها صدازدن همسر به شکلی محترمانه است. یادتان باشد خیلی از اوقات رفتارهای بیادبانه تند از رفتارهای سادهتری شروع میشود. وقتی به خودمان اجازه میدهیم همسرمان را به شکلی غیرمودبانه صدا بزنیم، عجیب نخواهد بود اگر بعد از مدتی از عبارات بدتر استفاده کنیم!
بچهها را مقابلش قرار ندهید
به بچههایتان یاد دهید، به پدرشان باید احترام بگذارند؛ البته منظور از این یاد دادن سخنرانی برای بچهها نیست. از قدیم گفتهاند، «احترام امامزاده را متولی نگه میدارد»؛ با احترام برخورد کردن شما مهمترین نکته در آموزش این احترام است. البته در مواردی که بچهها برخوردی اشتباه دارند، نوع برخورد شما و نشان دادن ناراحتی به اندازه و به شکلی صحیح میتواند از تکرار آن جلوگیری کند.
با هم مشورت کنید
سعی کنید تصمیمگیریهای خانه را به صورت مشورتی پیشببرید و نه به صورت تحکم کردن. بعضی مواقع اموری که معمولا خودتان به تنهایی در مورد آنها تصمیم میگیرید را با همسرتان مطرح کنید و طبق نظر او رفتار کنید.
مثل عابر بانک به او نگاه نکنید
متاسفانه گاهی دیده میشود که وظیفه مرد خانه، پول درآوردن است و بس. البته در ایجاد چنین وضعیتی معمولا خود فرد نیز تاحدی مقصر است اما شما سعی کنید تا حد امکان از به وجود آمدن چنین وضعیتی جلوگیری کنید یا حداقل آن را کمرنگ کنید. در برخی مواقع بد نیست خواستههای او را در نظر بگیرید، مطابق نظرات او عمل کنید و تصمیم گرفتن در اموری را به بعد از مشورت با او موکول کنید. با انجام این کارها نیز میتوان تا حدی احساس ارزشمندی را در همسر ایجاد کرد.
قولهایش را عملی کنید
اگر همسرتان به بچهها قولی داده، سعی کنید برای عملیشدن قول، تلاش خودتان را بکنید، هر چند چندان هم موافق آن نباشید. اگر قرار باشد همسرتان به بچهها چیزی بگوید و شما چیزی دیگر، در طولانیمدت جدا از عوارض بدی که این برخورد روی بچهها دارد، در رابطه بچهها و شما و همسرتان هم اثر میگذارد. به این موضوع مشکلاتی که برای رابطه 2 نفری شما هم ایجاد میکند را اضافه کنید.
جلوی دیگران او را سرزنش نکنید
همه ما ایراداتی داریم، تذکر در مورد ایراد نیز اتفاق عجیبی نیست که پیش نیاید. اصلا وقتی ما همسرمان را دوست داشته باشیم، درست این است که به او این موارد را به شکلی زیبا متذکر شویم اما هیچوقت این کار را جلوی دیگران انجام ندهیم بیان ایرادات جلوی دیگران در بیشتر موارد جز تحقیر معنای دیگری برای همسر ما ندارد. کاری که البته تاثیر مثبت چندانی نیز به دنبال نخواهد داشت.
مشکلتان را با او درمیان بگذارید
اگر شاغل هستید، اگر درس میخوانید، اگر در بخشهای دیگر زندگیتان با مشکلی روبهرو میشوید، بد نیست بعضی مواقع با همسرتان مشکلاتتان را در میان بگذارید. شاید بگویید این کار را انجام میدهید اما این بار متفاوت از سایر موارد این کار را انجام دهید. با او در مورد مشکلاتتان صحبت کنید، بگذارید پیشنهاد دهد و از پیشنهادهای او استقبال کنید.
خطاهایش را بزرگ نبینید
بزرگ نکردن خطاهای همسرتان از جمله مواردی است که بهتر است به آن توجه داشته باشید. اگر همسرتان مرتکب خطایی شده که چندان هم وحشتناک نیست، زمانی که خودش نیز پشیمان شده و سعی در جبران آن دارد، در عوض منت گذاشتن، او را سریع ببخشید. یادتان باشد طول دادن فرآیند بخشیدن و منت گذاشتن و خلاصه نازکردن شما، در بسیاری از مواقع میتواند تنها باعث آسیب به عزت نفس او و احساس کوچک شدنش شود.
جلوی بچهها دعوا نکنید
اگر فرزند دارید، هیچوقت جلوی چشم آنها با هم دعوا نکنید. به هر صورت از قدیم گفتهاند که در دعوا حلوا خیرات نمیکنند. احتمال بروز رفتارهایی که احترام شما و همسرتان را نزد بچهها کم کند در رفتار کم نیست! کمشدن احترام در خانه معمولا در طولانی مدت باعث میشود خانه از محلی برای آرامش به محلی که احساسات ناخوشایند ایجاد میکند، تبدیل شود.
به خانوادهاش احترام بگذارید
حتی اگر با خانواده همسرتان اختلافنظرهای زیادی دارید و سابقه خوبی نیز در رابطه شما با آنها وجود ندارد، باز سعی کنید به آنها احترام گذاشته و همسرتان را برای قطع رابطه با آنها تحت فشار نگذارید. احترام به خانواده همسر، در واقع احترام به خود او نیز هست. اگر خاطرات تلخ زیادی دارید، فقط همین نکته را در ذهن داشته باشید که لازم نیست عاشق آنها باشید اما میتوانید برخوردی انسانی و محترمانه با آنها داشته باشید؛ رابطهای که در نهایت به نفع شما نیز خواهد بود.
مدام گله نکنید
سعیکنید زمان حضور همسرتان را تنها به بیان مسائلی که داشتید، مشکلاتی که باید او در اسرع وقت حل کند، بیان انتقادات و نارضایتیها و مواردی از این دست پر نکنید. این کار باعث میشود برای خود شما نیز حضور همسر به معنی مسائل تنشزا و ناخوشایند شود، علاوه بر اینکه برای همسرتان نیز حضور در خانه و همنشینی با شما به معنی تنش و ناراحتی میشود. سعی کنید توازنی بین بیان مسائل خوشایند و ناخوشایند برقرار کرده و به ویژه در ابتدای حضور همسرتان در خانه، محیطی آرام برقرار کنید.
خشمتان را کنترل کنید
بسیاری از ما زمانی که عصبانی میشویم دیگر فراموش میکنیم چه کاری خوب است، چه کاری بد. معمولا برخوردهای ما تند بوده و چندان کنترلی نیز روی آنها نداریم. این نقطهضعف البته قابل برطرف کردن است؛ کافی است در کلاسهایی که به منظور مدیریت خشم در مراکز مشاوره یا فرهنگسراها برگزار میشود شرکت کنید تا به این ترتیب بتوانید عصبانیت خود را به شیوهای درست بیان کنید؛ شیوهای که نه به شما آسیب برساند، نه به همسرتان و نه به رابطه بین شما!
حستان را روتوش کنید
چه در زمان خوشحالی و چه در زمان دلخوری از روشهای مناسب برای ابراز احساسات استفاده کنید؛ البته حتما همانطور که خودتان هم به تجربه دریافتهاید حساسیت موضوع زمانی که دلخورید بیشتر است. استفاده از جملاتی که اول آنها با من شروع میشود، اشاره به رفتار مشخصی که باعث دلخوری شده و نه توهین به شخصیت فرد، از جمله مواردی هستند که بهتر است به آنها توجه داشته باشید.
به زبان بیزبانی حرف نزنید
یکی از اشتباهاتی که همسران زیادی درگیر آن هستند، باورهای اشتباه شناختی است. یکی از این باورهای اشتباه این است که همسر ما باید از نیازهای ما بدون اینکه ما آنها را بیان کنیم، خبر داشته باشد. چنین باوری معمولا باعث ایجاد نارضایتی در خود ما و بعد از مدتی هم ایجاد عصبانیت در همسرمان میشود، زیرا در هر صورت او توانایی ذهنخوانی ندارد. برای پیشگیری از این دردسرها بد نیست با این باورهای اشتباه آشنا شوید و فکری به حال آنها بکنید. با این کار آینده زندگی مشترکتان را نیز تضمین کردهاید. برخی رفتارهای ساده میتوانند رابطه عاطفی بین ما و همسرمان را تقویت کنند. فراموش نکنید که نیازهای عاطفی بخش مهمی از نیازهای هر فرد است که ارضای آنها میتواند رضایت از رابطه را افزایش دهد.
ایراد نگیرید
شاید با خود فکر کنید اگر قرار به تعریف کردن باشد که اوضاع درست نمیشود؛ با ایرادات همسرتان که البته گاهی اوقات بدجوری هم اعصاب خرد کن میشود، چه میشود کرد؟ به روی او نیاورم؟ آن وقت هیچ وقت درست میشود؟ اصلا این همه خودخوری درست است؟ توجه داشته باشید لازم نیست که خیلی خودتان را سانسور کنید، دندان روی جگر بگذارید و وقتی ایرادی وجود دارد، به روی همسرتان نیاورید. میتوان ایرادات را بیان کرد اما با زبانی زیبا، بدون توهین، بدون مسخره کردن و تحقیر میشود در مورد آنها گفتوگو کرد اما اگر قرار باشد «تنها» در مورد آنها با همسرتان حرف بزنید و صحبت دیگری نداشته باشید، آن وقت مشکل ایجاد میشود. از تاکید زیاد روی نقاط ضعف خودداری کنید.
او را ستایش کنید
هر چند وقت یک بار سعی کنید به همسرتان نشان دهید که نقاط مثبت او را میبینید. تعریف کردن از همسر متاسفانه کاری است که بسیاری از افراد از یاد بردهاند. از همسرتان تعریف کنید طوری که انگار این ویژگی خوب را تنها و تنها او در جهان دارد، مطمئن باشید این کار نه تنها همسرتان را طلبکار نمیکند و باعث کوچکی شما نمیشود که در طولانی مدت، هم باعث خوشحالی همسرتان و هم باعث افزایش رضایت در خود شما میشود.
منفیبافی نکنید
در مورد آینده زندگی مشترکتان با امید صحبت کنید. برنامههایی برای آن داشته باشید و با همسرتان در مورد آن صحبت کنید. فقط یادتان باشد لازم نیست زیادی جدی وارد بحث در مورد آینده شوید؛ این قدر که در مورد 20 سال بعد دعوایتان شود که اسم نوهتان چه باشد بهتر است! هدف از این کار در درجه اول ساخت آینده زندگی در ذهن است، کاری که به هر دوی شما امید بیشتری برای بهترکردن زندگیتان میدهد.
از او تعریف کنید
جدای از تعریف از زندگی مشترکتان، سعی کنید از همسرتان و ویژگیهای خوبی که دارد، جلوی دیگران نکاتی را بیان کنید. البته میدانم که متاسفانه در فرهنگ ما خیلی رسم نیست که همسران از همدیگر تعریف کنند اما اگر میدانستید این کار چقدر میتواند رابطه بین شما را تقویت کرده و شما را به او نزدیکتر کند و البته احساس رضایت را به شکلی غیرمستقیم در شما افزایش دهد، قطعا خودتان یک تنه دست به کار میشدید!
گاهی تنها باشید
بد نیست هراز گاهی برنامهای مشترک بدون حضور بچهها داشته باشید. البته لازم نیست دفعات آن خیلی زیاد یا زمان آن طولانی باشد. این فعالیت مشترک میتواند رفتن به سینما و تئاتر باشد یا حتی قدم زدن در پارک. اگر امکانش را دارید که بچهها را به کسی بسپارید، به شکلی که دائم نگران آنها نباشید مسافرتی یکی، دو روزه نیز پیشنهاد خوبی است.
راه حلی منطقی پیدا کنید
یکی از مهارتهایی که میتواند در زمان تصمیمگیری سخت به کمک ما بیاید و از اختلافات رایج کم کند، مهارت حل مسئله است. آشنایی با این مهارت به شما این اجازه را میدهد تا در عوض برخوردی صرفا احساساتی، به دنبال راهحلی بهتر و منطقیتر باشید. در این وضعیت اختلافنظرها نیز راحتتر حل میشوند.
لطیف باشید
استفاده از عبارات محبتآمیز به اندازه و درستی میتواند ارتباط عاطفی شما را تقویت کند. توجه داشته باشید که نوازش میتواند به صورت کلامی هم باشد؛ زمانی که با عباراتی زیبا و لطیف با او صحبت میکنید. اگر برای شما ابراز احساسات چندان راحت نیست، برای شروع شاید بد نباشد که از فرستادن پیامکهایی زیبا استفاده کنید.
منبع:برترین ها
رابطه شما با این شخص به جایی نمی رسد!
اولش همه چیز خوب است، مثل آوای دهل اما کافی است کمی بیشتر به آدم های اطراف نزدیک شوی تا کم و کسری های آنها و البته خودت را در برقراری یک ارتباط ساده ببینی. این وقت هاست که آدم یاد آن مثل قدیمی می افتد که اینجا هم کاربرد دارد. اینکه: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش (و البته خودش) نهفته باشد.
برای اینکه ناخواسته در رابطه های مختلف کاری، دوستانه و عاطفی دچار مشکلات نابخشودنی و غیرقابل جبران نشوید، اختلال های رفتاری را بدانید و جدی بگیریدشان. برای شروع هم بهتر است نشانه های هرکدام را در خودتان جست و جو و حل و فصل کنید. بعد به دیگران برسید!
شکاک ها؛ مچ گیرند
باعث می شود آدم حساسیت زیادی روی طرف مقابلش پیدا کند و او را آن چنان کنترل کند تا به اصطلاح خودش در نهایت مچ گیری کند. آدم های شکاک معمولا بسیار تیزبین هستند و هوش بالایی دارند که برای آنها بیشتر از اینکه فایده داشته با شد، مخرب است. آنها تمایل به این دارند که دیگران را سرزنش کنند، چون آدم های حسود و خودبزرگ بینی به حساب می آیند. اکثرا در اجتماع اشخاص موفقی به حساب می آیند، دارای احساس ناامنی شدید عاطفی و ترس از دست دادن هستند که به احتمال زیاد به دوران کودکی شان برمی گردد، با همسرشان رفتاری مالکانه با نقابلی دلسوزانه دارند. برای درمان این آدم ها این نکته را یادتان باشد که شکاک ها جز خودشان درمانگری ندارند.
زندگی با آدم شکاک آفت هایی دارد. مثل این که چنین آدمی انرژی اش بیهوده صرف می شود و دائم احساس گناه، اضطراب و بی ارزشی دارد. جالب اینکه یک خود کم بین، در کنار یک شکاک احساس موردعلاقه بودن دارد؛ یعنی وقتی نامزد شکاکش دائم به بهانه های مختلف به او زنگ می زند، او در این تله می افتد که این یعنی دوست داشتن و اگر غیر از این باشد، به معنای این است که طرف دوستش ندارد؛ خطر اینجاست که اگر او از این رابطه ناسالم بیرون بیاید، در ارتباط بعدی اش با یک آدم عادی و نرمال، احساس می کند که این آدم به حد کافی به او علاقه ندارد. در کنار همه این موارد، شکاکیت در اکثر موارد مسری است و ممکن است بقیه راه م درگیر کند.
توجه طلب ها؛ بی وفایند
اکثر آدم ها از توجه بقیه نسبت به خودشان لذت می برند اما کسانیکه دارای اختلال رفتاری توجه طلبی هستند، بدون توجه بقیه نمی توانند زندگی کنند. آنها به شدت به تایید و تمجید بقیه محتاجند و هر ابزاری داشته باشند، با آن ابزار خودشان را در معرض توجه قرار می دهند؛ این ابزار ممکن است قیافه آنها یا ادا و اصول، یا لحن صدا باشد. نکته دیگری که درمورد آنها باید دانست، این است که توجه طلب ها با آدم های زیادی ارتباط برقرار می کنند، به دلیل اینکه اگر یکی را از دست دادند شخص دیگری وجود داشته باشد و در مجموع آدم های وفاداری نیستند.
همیشه خوب ها؛ همیشه خوب نیستند!
به این گروه از آدم ها سیندرلا هم می گویند، از این جهت که همیشه خوب و مثبت هستند. آنها احساس می کنند هیچ وقت نباید چیزی غیر از این باشند. این آدم ها طوری رفتار می کنند انگار اصلا خم کردن بلد نیستند، بنابراین دیگران قدر خنده آنها را نمی دانند. همیشه خوب ها، مشاور همه و زباله دان درد و بدبختی و گرفتاری آنها هستند و به دلیل ناتوانی شان در «نه» گفتن، دیگران از آنها سوءاستفاده می کنند. آنها به شدت از انگ بی معرفت می ترسند و البته از جامعه پاداش می گیرند، فایده پنهانی که مانع از این می شود متوجه مشکلشان شوند یا این رفتار را کنار بگذارند.
نجات دهنده ها؛ باید نجاتشان داد
این دسته از آدم ها به «رابین هود» مشهورند. نجات دهنده ها احساس می کنند باید به همه کمک کنند فکر می کنند برای این آفریده شده اند که آدم های بدبخت را از گرفتاری شان نجات بدهند. رابین هودها سهم خود آدم ها را در گرفتاری هایشان نمی بینند و معمولا زجرکشیده هایی هستند که کسی نبوده آنها را نجات بدهد. دو نکته درمورد این آدم ها وجود دارد؛ نکته هاول اینکه خیلی ها هستند که کمک نمی خواهند و شاید خود شخص گرفتار اصلا حاضر نیست برای رهایی از گرفتاری اش کاری انجام دهد. بنابراین تلاش های اشخاص رابین هنود هم به سرانجامی نخواهد رسید. نکته دوم هم اینجاست که رابین هودها در مثلث ظالم / قربانی / ناجی، نقش ناجی را برعهده دارند. نکته هم اینکه، یک قانون در این مثلث وجود دارد که می گویند ناجی این مثلث، جای دیگری نقش ظالم را برعهده دارد، پس نجات دهنده ها شاید بدون اینکه خودشان بداند در حق شخص دیگری ظلم می کنند.
خودشیفته ها؛ تله خود کم بین ها
آدم هایی که اختلال رفتاری خودشیفتگی دارند، همیشه خود را مستحق دریافت امکانات از دیگران می دانند. معمولا هم پس از دریافت این امکانات به دیگران اینطور می فهمانند که کارشان را به درستی انجام نداده اند. صدای خودشیفته ها آن قدر بلند است که صدای دیگران را نمی شنوند. خودشیفته ها فکر می کنند سلیقه آنها از سلیقه دیگران بهتر است، سلامتی شان مهم تر است، وقتشان باارزش تر است و...؛ آنها همیشه برای زندگی شان برنامه ریزی دارند و انتظار دارند همه با آنها هماهنگ شوند. خودشیفته ها معمولا اشتباهات خود را نمی بینند. البته آنها ویژگی های قابل تحسینی هم دارند اما مهم این است که خودشان را آن قدر بزرگ می بینند که بقیه اصلا به چشمشان نمی آیند. به طور معمول هم آدم های خودکم بین گرفتار خودشیفته ها می شوند.
و اما این سوال که چطور می شود خودشیفتگی را جبران کرد. در درجه اول پذیرفتن اینکه صدای دیگران هم شنیدنی است، سلیقه آنها هم خوب است، سلامتی شان مهم است و وقت آنها هم باارزش است. در درجه بعدی هم باید تمرین کرد که دلایل هرچند معقولمان را گاهی نگوییم. با یک خودشیفته چطور باید برخورد کنیم؟ بدون توجه به نظر آنها کار خودتان را انجام دهید. گاهی با دیگران مقایسه شان کنید و اشتباهاتشان را هم در برخی اوقات به آنها یادآوری کنید.
کمال گراها؛ همیشه خسته اند
کمال گراها تنها به انجام کارهایی تن می دهند که مطمئند در آن برنده خواهند شد. معمولا وقتی قله ای را فتح می کنند، هنوز لذت فتح آن را نبرده، به سراغ فتح قله بعدی می روند. به همین دلیل همیشه خسته اند. کمال گراها باید بدانند همیشه نمی توان در همه زندگی نمره 20 گرفت، باید بتوانند از نمره 18 هم لذت ببرند. آدم های کمال گرا با کنارگذاشتن این ویژگی به خودشان آسودگی را هدیه می دهند.
معتادان هیجانی؛ دنبال تجربه جدیدند
اعتیاد هیجانی معمولا کسانی را گرفتار خودش می کند که همیشه پرانرژی هستند. به طور مثال شخص صبح سر کار است، عصر مشغول یک ورزش پرتحرک است اما آخر شب هنوز کلی انرژی دارد. اعتیاد هیجانی نمودهای مختلفی دارد، اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به موادمخدر و... معتادان هیجانی در آدم های اطرافش به خصوص نامزد یا همسرش دائم به دنبال تجربه موارد جدید هستند. اگر طرف مقابل نیاز او به تجربه چیزهای جدید و هیجان را تامین نکند، ممکن است به سراغ رابطه موازی برود.
معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (1)
چکیده
انتخاب همسر مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در تحقق ازدواج موفق محسوب می شود . روند رو به تزاید طلاق در سال های نخست زندگی مشترک ، بیانگر نشانگر نقصمان بینش داوطلبان ازدواج در مسایل گوناگون از جمله امور مربوط به انتخاب همسر است . اسلام این مکتب حیات بخش که سعادت انسان را تضمین می کند ، در خصوص موضوع انتخاب همسر معیارهای متعددی را ارائه کرده که در نظر داشتن آنها زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب به شمار می رود . در این مقاله ، معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام در قالب شش دسته کلی تحت عناوین دینداری و ایمان ، ارزش های اخلاقی ، خصوصیات جسمی ، صلاحیت خانوادگی ، خصوصیات اقتصادی و ویژگی های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است . در اسلام ، بر اصل همسان همسری به عنوان معیار همسر گزینی و ضامن انجام خانواده ، در ذیل عنوان « کفویت » تاکید شده است . اما دیدگاه های ارزشی اسلام به ارائه تعریف خاصی از کفویت زن و شوهر انجامیده است . برخورد ایجابی با برخی جنبه های همسان همسری و برخورد سلبی با جنبه های دیگر (همسانی قومی ، نژادی و طبقاتی) ، نشان دهنده کوشش قانون گذار اسلام در جهت تغییر نگرش های فرهنگی نسبت به موضوع همسان همسری است .
کلید واژه ها : ازدواج ، انتخاب همسر ، معیارهای انتخاب همسر ، کفویت ، همسان همسری
مقدمه
ازدواج در منطق قرآن کریم زمینه ساز ایجاد آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی خانوادگی همراه با مودت و رحمت است . خداوند متعال کارکرد این سنت نبوی صلی الله علیه وآله را قرآن کریم چنین تبیین می فرماید : « و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید ، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد ؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند ! » (روم : 21) اما هنگامی که زندگی آن گونه که افراد توقع دارند ، پیش نمی رود ، اکثر زوج ها به حالتی از ناباوری و سرخوردگی زناشویی می رسند . سرخوردگی زناشویی (1) کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی است که شامل کاهش توجه در رابطه با همسر ، بیگانگی عاطفی و افزایش یک نوع بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به همسر است . (2 ) اینک این سوال مطرح است که چرا این کانون آرامش ، مودت و رحمت جای خود را به سرخوردگی ، ناسازگاری و خشونت می دهد و در مواردی نه چندان اندک (3 ) نتیجه ای جز طلاق و جدایی ندارد ؟
تحقیقات ارائه شده توسط معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان و مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسه ، (4 ) در خصوص آمار طلاق در سال 1385 حاکی از آن است که بالغ بر 75 درصد طلاق ها مربوط به زوجین با کمتر از 10 سال سنوات زناشویی است . در علاوه بر این ، نزدیک به 50 درصد طلاق ها نیز در چهار سال اول زندگی اتفاق می افتد . تحقیق آقاجانی مرسا ، که به بررسی علل طلاق در سه طبقه اجتماعی بالا ، متوسط و پایین شهر تهران پرداخته نیز نشان می دهد که از بین 450 نفر از زنانی که حکم طلاق آنها صادر شده است ، 7. 48% پاسخ گویان در طبقه پایین در اولین سال زندگی مشترک با یکدیگر اختلاف داشته اند . این میزان در طبقه متوسط به 7. 34% و در طبقه بالا به 7. 46% می رسد .(5)
بررسی های به عمل آمده توسط سپهریان (6 ) در خصوص مواردی که طی سال های 1373 و 1374 در شهرستان ارومیه حکم طلاق درباره آنها صادر شده است ، نیز حاکی از آن است که 70% از خانواده های طلاق ، اظهار نموده اند که هنگام ازدواج اختلاف پیدا کرده اند . آمارهای فوق گویای این مطلب است که در مواردی که بیان آن گذشت ، شناخت دو طرف از یکدیگر تا حدی ناقص و محدود است که به مجرد ازدواج و تنها با گذشت زمانی اندک از زندگی مشترک پی به ناهماهنگی خود می برند و ادامه آن را نا ممکن می شمارند . بر اساس آمارهای فوق که بخش اندکی از تحقیقات انجام شده در این خصوص است ، ضعف شناخت در انتخاب همسر از جمله عوامل موثر در عدم سازگاری همسران جوان به شمار می رود . چنان چه بتوان بینش و آگاهی جوانان در شرف ازدواج را در مورد انتخاب همسر افزایش داد ، می توان به وقوع ازدواج های موفق و کاهش نرخ طلاق در جامعه امیدوار بود همچنان که در پژوهش آقاجانی مرسا ، که بدان اشاره شد ، 82% پاسخ گویان در طبقه پایین و 70% پاسخ گویان در طبقه متوسط و 3. 53% در طبقه بالا بر این باورند که انتخاب همسر می تواند در پایداری ازدواج بیشترین نقش را داشته باشد . (7 )
هرچند ضعف شناخت می تواند ناشی از کمبود آگاهی در مورد خصوصیات فرد مورد نظر باشد . اما عدم توجه به مهم ترین معیارهای انتخاب همسر نیز عامل عدم موفقیت بسیاری از ازدواج ها به شمار می رود . اسلام به عنوان دین برخوردار از نظام جامع ، که سعادت انسان را تضمین می کند ، در خصوص موضوع انتخاب همسر نیز معیارهای متعددی را ارائه کرده که در نظر داشتن آنها ، زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب به شمار می رود . این مقاله ، می کوشد معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام را بررسی کرده و میزان اهمیت هریک را مشخص نماید.
در اسلام معیارهای انتخاب همسر در قالب شش دسته ملاک دینی ، اخلاقی و روان شناختی ، خانوادگی ، جسمانی ، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته و در منابع اسلامی در خصوص میزان اهمیت هریک مباحثی مطرح شده است . اسلام برای معیارهای مختلف وزن یکسانی در نظر نگرفته و به نوعی اولویت بندی در مورد معیارهای گوناگون پرداخته است . اینک دیدگاه اسلام را در خصوص هریک از معیارهای انتخاب همسر و میزان اهمیت آنها مورد توجه قرار می دهیم .
دینداری و ایمان
دینداری و ایمان به خداوند از جمله معیارهایی است که در منابع اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفته و رعایت آن شرط اساسی در همسر گزینی به شمار آمده است . بر این اساس ، مردان و زنان مومن از وصلت با افراد بی ایمان ، حتی در صورت برخورداری از سایر معیارهای همسر مطلوب ، نهی شده اند . (بقره 221) منظور از « ایمان » در قرآن کریم ، ایمان به سه اصل(8) است که اساسی ترین آنها ، ایمان بالله خواهد بود که اگر جامع و کامل باشد ، ایمان به دو اصل دیگر را نیز تامین می کند .(9) البته ایمان صرف ادراک نیست ، بلکه عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس نسبت به آنچه درک کرده ، قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری را که اقتضاء دارد ، تسلیم شود . نشانه چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده ، مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود . (10) ایمان مقتضی عمل صالح است و ما را به انجام آن وا می دارد . (11)در واقع ، ایمان مانند چشمه ای از قلب می جوشد ، به سوی اعضا و جوارح جریان پیدا می کند و به صورت اعمال صالحه و حسنه ظاهر می شود . (12) اهمیت ایمان در انتخاب همسر از آنجا روشن تر می گردد که ریشه اخلاق و ارزش اخلاقی از دیدگاه اسلام ایمان است و برای به دست آوردن تقوا و تخلق به اخلاق شایسته ، نخست باید به تحصیل ایمان مبادرت شود . (13) با توجه به نقش دینداری در سعادت زندگی زناشویی ، می توان برخورداری از انگیزه الهی در ازدواج را نخستین گام بهرمندی از ولایت خداوند (14) و زمینه ساز تحصیل سایر معیارهای همسر مطلوب (ممتحنه : 10) به شمار آورد . اسلام همسانی دینی را شرط لازم برای تحقق ازدواج دائم دانسته(15) مسلمانان را از برقراری پیوند زناشویی با غیر مسلمانان بر حذر می دارد . (16) اهمیت دینداری در استحکام خانواده ، در تحقیقات پژوهشگران نیز به اثبات رسیده است ، به طوری که ویتز (17) و همکاران (1985) با فرا تحلیل 56 مطالعه انجام شده درباره مذهب و احساس خشنودی بیان کردند که خشنودی زناشویی ، تحت تاثیر مذهب قرار دارد . مذهب و پایبندی به آن می تواند میزان طلاق را در افراد مذهبی تا حدود نصف کاهش دهد .(18) از دیدگاه اسلام ، علاوه بر همسانی دینی زوجین ، همسانی آنان در مراتب دینداری نیز مورد توجه قرار گرفته است . چنانچه در حدیثی رسول خدا صلی الله علیه و آله مرد مومن را هم شان زن مومن و مرد مسلمان را همتای زن مسلمان قلمداد می کنند .(19) در روایت دیگری تاکید شده که اگر حضرت علی علیه السلام نبود ، همتایی در میان انسان ها برای ازدواج با حضرت زهرا علیها السلام یافت نمی شد . (20) در منابع اسلامی ، محبت اولیای الهی نیز جلوه ای از دینداری همسر به شمار آمده (تحریم : 5) و بر نقش آن در انعقاد نطفه بنده خداوند تاکید شده است . 4 همچنین منابع اسلامی ، علاوه بر موارد فوق ، که مشترک بین زن و مرد است بر وجود خصایص دیگری در زنان همچون همیاری با همسر در انجام وظایف دینی ، (21) بندگی و بازگشت از گناه به سوی خداوند تاکید کرده است ، حاصل آنکه ، می توان گفت که اسلام ازدواج با افراد همسان را مورد تاکید قرار داده است . البته بر خلاف دیدگاه همسان همسری در روان شناسی اجتماعی ، که همسانی زوجین را در تمامی عرصه ها یا لااقل در عرصه های نژاد ، دین و منزلت اقتصادی - اجتماعی لحاظ کرده است ،( 22) منابع اسلامی معیار همسانی را ، که از آن با عنوان « کفوت » نام می برند ، تنها هماهنگی سطح دینی طرفین ازدواج می دانند .
ارزش های اخلاقی
پایبندی به ارزش های اخلاقی از جمله مهم ترین معیارهای همسر شایسته از دیدگاه اسلام محسوب می شود . به گونه ای که بیشترین توصیه های پیشوایان دینی در خصوص توجه به وجود ارزش های اخلاقی در بین داوطلبان ازدواج ارائه شده است . ارزش های اخلاقی طیفی از احکام دستوری در چهار عرصه اخلاق فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و زیست محیطی را در بر می گیرد . (23) از جمله ارزش های مهم اخلاقی ، که موجب رضایت مندی زناشویی می گردد ، حسن خلق است . به دلیل اهمیت فوق العاده این ویژگی ، امام رضا علیه السلام ازدواج با فرد بد اخلاق را روا ندانسته و از آن نهی می کنند . (24 ) امام صادق علیه السلام ، حسن خلق را عبارت از فروتنی ، نیکوگفتاری و خوش رویی می دانند.(25)بنابراین ، مهرورزی به همسر ، که برآیند این صفات است ، به عنوان یکی از شاخص های مهم همسر مطلوب محسوب شده است . (واقعه : 36 (26) همچنین با توجه به تاثیر گفتار در روابط همسران ، بر پرهیز از گزینش افراد بدزبان به عنوان همسر تاکید شده است . (27) علاوه بر خصوصیات فوق ، که در مرد و زن مورد تاکید قرار گرفته ، در خصوص ارزش هایی همچون نرم خویی ، (28) سپاس گزاری( 29)و پرهیز از پرخاشگری (30)در زنان عنایت ویژه ای صورت گرفته است .
بخش دیگری از ارزش های اخلاقی مورد نظر اسلام در قلمرو انتخاب همسر ، با موضوع عفت و پاکدامنی (احزاب : 59) مرتبط است . در این زمینه ، یکی از ویژگی های مهم همسر گزینی ، رعایت پوشش مورد نظر اسلام است و آن که زنان جلوه های زیبایی اندام خود را در معرض دید نامحرمان قرار ندهند . (نور : 31) (احزاب : 32) همچنان که آنان از تبرج و جلب توجه دیگران منع شده اند . وجود این خصلت در زنان ، آن چنان از اهمیت برخوردار است که دارنده آن از جمله برترین زنان به شمار آمده است . از دیگر ارزش های قابل توجه در موضوع عفاف ، این است که مرد و زن داوطلب ازدواج ، چشم خود را از مشاهده صحنه های حرام بپوشانند . عفت در گفتگو با نامحرم ، هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک گفتگو از دیگر شاخص های مربوط به همسر گزینی است . از منابع اسلامی به دست می آید که افراد دارای روابط دوستانه با جنس مخالف نیز از صلاحیت لازم برای انتخاب شدن به عنوان همسر مطلوب برخوردار نیستند . با توجه به آن که اهتمام زنان به حضور و خودداری آنان از خروج بی مورد از منزل ، یکی از زمینه های مهم تحقق عفاف در قلمروهای پیش گفته می باشد ، این موضوع نیز به عنوان شاخصی برای تشخیص عفت زن محسوب می شود . (احزاب ، 33)(31)
در مورد مردان شایسته نیز با وجود تاکید بر خصلت غیرت و مطلوب دانستن آن ، (32 ) به تاثیرات منفی غیرت نابجا و نقش آن در ایجاد انحراف در زنان اشاره شده است . (33 ) بنا براین ، باید از ازدواج با مردانی که به گونه ای افراطی دچار بد بینی هستند ، اجتناب شود . آیات قرآن کریم با عنایت ویژه به خصیصه پاکدامنی در گزینش همسر ، مردان و زنان جامعه اسلامی را به ازدواج با افراد پاکدامن فرا خوانده (مائده :5 ؛ نساء : 24) و ایشان را از وصلت با فاسقان بر حذر داشته است . (نور : 3 و 26) (34 ) پیشوایان اسلامی نیز ضمن آن که همسانی را در عفاف دانسته اند ،(35 ) در دعاهای خود ، بر خورداری از پاکدامن ترین همسران را از خداوند طلب کرده اند . (36 ) افزون بر دو ارزش عمده اخلاقی حسن خلق و عفاف ، منابع اسلامی بر احراز خصوصیات اخلاقی و روان شناختی دیگری نیز در همسر مطلوب تاکید کرده اند . از جمله آن که ، خصلت وفاداری به عنوان یکی از صفات همسر شایسته لحاظ شده و از ازدواج با ساکنان برخی از مناطق جغرافیایی ، به دلیل وجود رگه هایی از عدم وفاداری در آنان نهی به عمل آمده است . (37 )یا ضمن تاکید بر ویژگی تعقل زن ، ازدواج با زنان کودن به دلیل رنج آور بودن معاشرت با ایشان و نیز ناتوانی آنان در تربیت صحیح فرزند جلوگیری شده است . (38 ) همچنان که پرهیز از دنیا طلبی و تفاخر به جلوه های مادی از معیارهای زن شایسته قلمداد شده است . (احزاب : 28) (39 ) سرانجام ، به ازدواج با زنانی توصیه شده که از خصیصه صبر و استقامت در برابر مشکلات برخوردار بوده و در برخورد با ناملایمات احساس ناتوانی نکنند .(40 ) اهتمام به احراز این ارزش ها در همسر است که نوید زندگی توام با آرامش را به همسران خواهد داد .(روم : 20) (41)
پینوشتها:
* دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی .
1 . maritial disaffection
2 . سمانه کوهی ، و دیگران ، معرفی مدل درمانی سرخوردگی زناشویی در زوجین ، مشاوره خانواده و بهداشت جنسی ، ص 226 .
3 . حسین بستان ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، ص 11 .
4 . همان ، ص 25 .
5 . همان ، ص 51 .
6 . همان ، ص 19 .
7 . حسین آقای جان ، « عوامل موثر بر طلاق بر حسب طبقه اجتماعی مورد : شهر تهران » جامعه شناسی ، ش 2 ، ص 55 .
8 . توحید ، نبوت و معاد .
9 . محمد تقی مصابح یزدی ، اخلاق در قرآن (مشکلات) ، تحقیقق و نگارش محمد حسین اسکندری ، ج 1 ، ص 130 .
10 . سید محمد حسین طباطبایی ، المیزان ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی ، ج 11 ، ص 484 .
11 . محمد تقی مصابح یزدی ، اخلاق در قرآن (مشکلات) ج 1 ، ص 166 .
12 . همان ، ج 1 ، ص 147 .
13 . همان ، ج 1 ، ص 166 .
14 . محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ترجمه حمید رضا شیخی ، ص 74 .
15 . امام خمینی ، تحریر الوسیله ، ج 2 ، ص 285 .
16 . willts , F . K .
17
18 . مجتبی حیدری ، دینداری و رضامندی خانوادگی ، ص 35 .
19 . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 341 .
20 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 393 .
21 . نهج الفصاحه ، ص 511 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 578 .
21 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 337 .
22 . Michael Hughes , and et al ., Sociology : the core , P . 326
23 . ملانی و جودیت اسمتانا کیلن رشد اخلاقی ؛ کتاب راهنما ، ترجمه محمدرضا جهانگیر زاده قمی ، و دیگران ، ج 1 ، ص 33 .
24 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 563 .
25 . همان ، ج 2 ، ص 103 .
26 . همان ، ج 5 ، ص 326 ؛ سید فضل الله الراوندی ، النوادر للراوندی ، ص 48 ؛ حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 216 .
27 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 429 ؛ محمد بن الحسن ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 .
28 . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 5 ، 324 .
29 . سید فضل الله الرواندی ، النوادر للراوندی ، ص 48 .
30 . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 323 ، فیض کاشانی ، مهجه البیضا ، ج 3 ، ص 86 .
31 . همان ، ص 323 .
32 . همان ، ص 536 .
33 . محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 74 ، ص 216 .
34 . محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 ؛ محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 104 .
35 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 347 .
36 . همان ، ص 324 .
37 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 393 ؛ یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 352 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 566 .
38 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 353 - 354 .
39 . مولی محسن فیض کاشانی ، المحجه البیضاه فی تهذیب الاحیاء ، ج 3 ، ص 86 .
40 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 323 .
41 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 389 .
معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (2)
خصوصیات جسمی
با این که خصوصیات جسمانی از دیدگاه اسلامی ، از اولویت مشابه با معیارهای دینی و اخلاقی برخوردار نیست .(بقره : 221) (1) اما به لحاظ اهمیت ، این گونه ویژگی ها نیز در منابع دینی مورد توجه قرار گرفته است . با توجه به این که از دیدگاه منابع اسلامی ، یکی از کارکردهای مهم تشکیل خانواده ، پرورش فرزندان مومن است (2 ) و در روایات از فرزند با تعابیری چون ؛ میوه دل ، نور دیده ، (3 ) مایه خوشبختی ، (4 )کسی که انسان را یاری می کند، (5 ) و نیز مایه ثواب اخروی ، (6 )و رحمت وغفران الهی (7 )یاد شده است ، (8) یکی از ابعاد سمانی قابل توجه در انتخاب همسر ، توانایی باروری وی می باشد .اهمیت این ویژگی تا آنجا در منابع اسلامی مورد توجه قرار گرفته (9 )که فرد را از ازدواج با زنی که از جهت خصوصیات گوناگون دینی ، اخلاقی و غیره مطلوب تشخیص داده شده ، ولی نابارور می باشد بر حذر داشته اند . (10 ) همچنین در مقام مقایسه بین زیبایی ظاهری و توانمندی باروری ، به گونه ای روشن امکان فرزند آوری زن ترجیح داده شده است . (11)
دوشیزگی و بکارت از جمله خصوصیات جسمی است که در منابع دینی بر آن تاکید شده است . به عنوان نمونه ، خداوند متعال در توصیف همسران بهشتی ، آنان را زنانی معرفی می کند که هیچ انس و جنی با آنها تماس نگرفته و دوشیزه اند . (الرحمن : 74) در روایات اولیای الهی نیز موضوع دوشیزه بودن فردی که برای ازدواج انتخاب می شود ، مورد توجه قرار گرفته است . (12 ) با این حال ، بررسی منابع اسلامی نشان می دهد که دوشیزگی ، نه به عنوان معیاری کلیدی ، بلکه به مثابه نوعی مرجح به شمار می رود . چنان که در مقابله با توطئه برخی از زنان پیامبر صل الله علیه و اله در جهت افشای راز ایشان با لحنی که خالی از تهدید نیست ، می فرماید :
هر گاه او شما را طلاق گوید ، امید می رود که پروردگار به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد . همسرانی مسلمان ، مومن ، متواضع ، توبه کار ، عبادت کننده و مطیع فرمان خدا ، زنانی غیر باکره و باکره »(تحریم :5)
ازدواج های خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، که به جز عایشه با زنان بیوه صورت گرفته (13 ) نیز نشان گر آن است که دوشیزگی معیار اصلی در انتخاب همسر محسوب نمی شود و حتی بنا به دلایلی ممکن است ازدواج باغیر دوشیزگان مطلوب باشد .(14)
زیبایی و جذابیت ظاهری ، یکی از ملاک های مهم در پیوند ازدواج و استمرار آن است . حصول میل و علاقه متقابل و برطرف شدن نیازهای جنسی ، مبتنی بر احساس زیبایی زن و مرد نسبت به یکدیگر است . (15) از این رو ، پیشوایان اسلام ، زیبایی زن را به مثابه یکی از نشانه های همسر شایسته مورد توجه قرار داده اند .(16 ) مسلم است آنچه در جامعه ای شهوت انگیز است ، چه بسا در جامعه دیگر نه تنها بی اثر است ، بلکه حتی تولید نفرت می کند . (17) مسئله نسبیت در زیبایی شناسی تنها محدود به تفاوت جوامع نیست ، بلکه افراد گوناگون یک جامعه نیز از درک متفاوت در خصوص زیبایی برخوردارند . بر این اساس ، در صورت تفاوت دیدگاه داوطلب ازدواج و اطرافیان او در زمینه زن ، اولیای الهی نظر وی را مقدم داشته اند .(18) منابع اسلامی از طرح جزئیات زیبایی زن نیز چشم پوشی نکرده اند . به عنوان نمونه ، زیبایی چهره زن یکی از معیارهای فضیلت او به شمار آمده (19 ) و از داوطلبان ازدواج خواسته شده تا قبل از ازدواج از چگونگی چهره و موی همسر آینده جویا شوند . (20) همچنان که با توجه به نقش چشم در زیبایی زن و این که خداوند زنان بهشتی را با ویژگی های سیاهی و فراخی چشم توصیف می کند ، (دخان : 54 ؛ طور : 20) به جویندگان همسر توصیه می کند که با زنان درشت چشم ازدواج کنند . (21 ) در برخی دیگر از روایات نیز ازدواج با زنان چشم زاغ ، مایه یمن و برکت دانسته و به ازدواج با آنان ترغیب شده است . (22) در خصوص رنگ پوست نیز روایاتی در خصوص ترغیب به ازدواج با زنان گندم گون (23 ) و سیمین بر( 24) وارد شده است .
تناسب اندام زن از دیگر امتیازاتی است که در منابع اسلامی به آن توجه شده است . چنانچه در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که برای مرد رواست که به چهره و پشت او بنگرد .( 25 ) ممکن است نگریستن به پشت ، به منظور بررسی کردن تناسب اندام باشد . و در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از ادواج با زن بلند قد تاکید و کوتاه قد زشت روی نهی شده است . (26 ) در برخی دیگر از روایات نیز چهارشانه بودن ، که مصداقی از تناسب اندام به شمار می رود ، مورد توجه قرار گرفته است .(27)
علی رغم تاکید بر اهمیت زیبایی در انتخاب همسر ، مطالعه منابع دینی بیانگر این است که زیبایی زن ، در مقایسه با برخی معیارهای انتخاب همسر از اهمیت کمتری برخوردار بوده و در صورت ضرورت ، به گزینش یکی از آن دو ، زیبایی از اولویت برخوردار نیست . چنانچه در مقایسه بین دینداری و زیبایی زن ، دینداری او ، (بقره : 221)( 28 ) و در مقایسه بین صلاحیت خانوادگی و زیبایی زن ، صلاحیت خانوادگی او ، (29 ) و درمقایسه بین توان باروری زن و زیبایی او ، توان باروری وی ترجیح داده شده است .(30) در جمع بندی این بحث می توان گفت که از دیدگاه اسلام جذابیت ظاهری زن ، در صورت برخورداری وی از سایر معیارهای کلیدی ، ارزش و فضیلت محسوب می شود ، حال آن که ، صرف زیبایی ممکن است زن را به تباهی کشاند . چنانچه مردی که تنها به دلیل جذابیت ظاهری زنی را برای ازدواج برگزیند ، به خود واگذاشته شده و دلخواه را در او نمی یابد .(31)
لازم به یاد آوری است که بر اساس منابع اسلامی ، زیبایی و جذابیت مردان در عقل و فرزانگی آنان قرار داده شده است . (32) به این جهت ، علاوه بر آن که تاکیدی بر زیبایی ظاهری مردان ، به عنوان معیاری برای همسر گزینی صورت نگرفته ، در مواردی اولیای دین دختران و خانواده آنان را به ازدواج با مردان نیک سیرت ، به رغم نازیبایی ظاهری ایشان برانگیخته اند . به عنوان نمونه ، رسول خدا صلی الله علیه و آله جوبیر را ، که فردی سیاه پوست ، نازیبا ، و کوتاه قد بود ، (33 )به خواستگاری ذلفا دختر زیبا روی زیاد بن لبید فرستادند و با تاکید به هم شانی ایمانی آنان ، زیاد بن لبید را به این ازدواج راضی کردند . (34 ) امام باقر علیه السلام نیز با تاسی به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مردی از مقربان درگاه خود را که در عین حال ، نازیبا و کوتاه قد بود ، برای خواستگاری دختر یکی از موالیان خود فرستاده و او را به این وصلت ترغیب نمودند . (35) بررسی فینگلد (1990) نیز نشان می دهد که مردان بیش تر از زنان تحت تاثیر زیبایی قرار می گیرند .(36)
به هر حال ، زن نیز از ازدواج با فردی که زشت روست احساس انزجار می کند ، مگر اینکه باطن و سیرت او آن قدر زیبا باشد که زشتی صورت او را بپوشاند و زن ، مجذوب جهان باطن او شود .(37) از آنجا که یکی از اهداف ازدواج تامین نیاز جنسی است ، میل جنسی زن نیز به عنوان عاملی در انتخاب همسر مورد توجه منابع اسلامی قرار گرفته است . اسلام حق بهره گیری جنسی از همسر را مهم ترین حق شوهر بر زن دانسته و با صرف نظر از برخی استثناها به ویژه موارد ضرر داشتن ارتباط جنسی برای زن ... محدودیت قابل توجهی برای این حق در نظر نگرفته است . (38 ) از این رو ، در کنار عفیف بودن زن ، برخورداری وی از شهوت جنسی ویژگی همسر مطلوب به شمار آمده ، (39 ) برای زمینه سازی در جهت ایجاد ارتباط مطلوب جنسی علائمی ذکر شده (40 ) و از برقراری پیوند با زنانی که تمایلی در این خصوص ندارند ، ممانعت به عمل آمده است . (41)
در اسلام سن مشخصی برای ازدواج پسران و دختران مقرر نشده است . اما بر حسب برخی روایات ، افتادن فاصله زیاد بین بلوغ جنسی و ازدواج از نظر اولیای دین نامطلوب قلمداد شده است . (42)و(43) درعین حال ، بر اساس منابع اسلامی ازدواج در سن پایین می تواند زمینه عدم سازگاری همسران را فراهم نماید . (44) همچنان که ازدواج با زنان کهن سال نیز مورد نهی منابع دینی قرار گرفته (45) و از بعد جسمی می تواند آسیب زا به شمار آید . (46) از مطالعه منابع اسلامی ، مطلبی در خصوص مطلوبیت تناسب سنی طرفین ازدواج به دست نمی آید ، اما توصیف قرآن کریم از همسران بهشتی ، که آنان را هم سن و سال شوهران خود ترسیم می کند ، (47) ممکن است حاکی از آن باشد که تناسب سنی می تواند عاملی باشد تا همسران احساسات یکدیگر را کاملا درک کنند و زندگی با هم برای آنها لذت بخش تر باشد .(48)
صلاحیت خانوادگی
از دیدگاه اسلام ، شایستگی داوطلب ازدواج برای تشکیل خانواده موفق کافی نیست و لازم است علاوه بر دختر و پسر ، خانواده آنان نیز از صلاحیت برخوردار باشند . دلیل اهتمام اولیای دین به شایستگی خانوادگی این است که ویژگی های خانواده از طریق ژن ها به فرزندان منتقل می شود . (49) بهرمندی فرزندان از خصایص نیکوی اخلاقی ، دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی آنان است .(50) علاوه بر انتقال خصوصیات از طریق وارثت ، نوع تربیت خانواده نیز به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تربیت در پرورش فرزند تاثیر گذار است . (51) در بیان ائمه اطهار علیهم السلام ، پدر و مادر از چنان تاثیر تربیتی بر فرزند خود برخوردارند که می توانند او را یهودی ، مسیحی و یا مجوسی پرورش دهند . (52) از سوی دیگر ، ازدواج تنها زندگی با یک فرد نیست ، بلکه ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل ! (53) بنابراین ، ازدواج با فردی از خانواده ناصالح که می تواند منجر به بروز تنش هایی در خانواده شود ، به رغم برخورداری وی از جذابیت های جسمانی ، مورد نهی منابع اسلامی قرار گرفته است .(54) البته لازم است علاوه بر دقت در شایستگی های والدین و خواهران و برادران فرد مورد نظر ، صلاحیت سایر بستگان مانند دایی و خاله نیز مورد توجه قرار گیرد ؛ چرا که از دیدگاه اولیای دین فرزندان شباهت زیادی به دایی و خاله خود دارند . (55) نکته دیگری که از سوی پیشوایان دین مطرح شده این است ، که خانواده دختر باید به گونه ای با وی رفتار کنند که عزت او در خانواده محفوظ مانده و زمینه ای برای وابستگی محض ، آسیب پذیری و شکست او در بین اعضای خانواده به وجود نیاید . (56) عزت مندی زن در خانواده موجبات جلوگیری از مداخلات بی مورد خانواده زن در مناسبات خانواده جدید را فراهم آورده ، به سازگاری و استحکام هر چه بیشتر روابط زن با شوهر منجر می شود . از سوی دیگر ، برخورداری از روابط حسنه با والدین و نیکوکاری با ایشان ، از جمله نشانه های مرد خوب دانسته شده (57) و نشانه ای برای خوش رفتاری وی با همسر آینده و خانواده او به شمار می رود .
پینوشتها:
* دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی.
1 . محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 94 ؛ محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 332 .
2 . محمد محمد ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 57 .
3 . علی المتقی بن حسام الدین الهندی ، کنز العمال فی سنن الاقول و الافعال ، ج 16 ، ص 284 .
4 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 6 ، ص 4 .
5 . محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 21 ، ص 356 .
6. همان ، ص 355 .
7. همان ، ص 357 .
8. شجاعی ، 1386 ، ج 1 ، ص 334 .
9. محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 96 .
10. همان .
11. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 333 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 248 .
12. همان ، ج 5 ، ص 333 - 323 .
13. ابراهیم بابایی آملی ، داستان ازدو ، ص 17 .
14. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 88 .
15. محمد رضا سالاری فر ، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی ، ص 38 .
16. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 323 .
17. محمد رضا سالاری فر ، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی ، ص 38 .
18. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 392 .
19. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، 324 .
20. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 388 .
21. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، 335 .
22. همان .
23. مولی محسن فیض کاشانی ، امحجه البیضا ، ج 3 ، ص 387 ؛ میرزا حسن النوری ، مستدرک الوسایل ، ج 14 ، ص 180 .
24. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 92 ، محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، 335 .
25. همان ، ص 365 .
26. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشعیه ، ج 20 ، ص 36 .
27. مولی حسن فیض کاشانی ، المحجه البیضاء ، ج 3 ، ص 387 ؛ میرزا حسن النوری ، مستدرک الوسائل ، ج 14 ، ص 180 .
28. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ،ص 94 .
29. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 332 .
30. همان ، ص 333 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 248 .
31. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 399 .
32. محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 1 ، ص 82 .
33. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 340 .
34. همان ، ص 341 .
35. همان ، ج 5 ، ص 339 .
36. آذربایجانی ، 1382 ، ص 250 .
37. فقیهی ، 1387 ، ص 240 .
38. حسین بستان ، اسلام و تفاوت های جنسیتی ، ص 26 .
39. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 324 ؛ 326 - 280 .
40. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 388 .
41. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 36 .
42. حسین بستان ، اسلام و تفاوت های جنسیتی ، ص 11 .
43. میرزا حسن نوری ، مستدرک الوسائل ، ج 14 ، ص 149 ؛ محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 61 ؛ محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 61 .
44. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 398 .
45. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 36 .
46. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 6 ، ص 314 .
47. ص : 52 ؛ واقعه : 37 ؛ نبا : 33 .
48. مکارم شیرازی ، 1370 ، ج 23 ، ص 225 .
49. محمد تقی فلسفی ، الحدیث ، ج 3 ، ص 359 ؛ حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 197 .
50. همان .
51. رجبعلی مظلومی ، تربیت معنایی انسان « تربیت از دیدگاه ائمه اطهار . »
52. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 49 .
53. علی اکبر مظاهری ، جوانان و انتخاب همسر ، ص 115 ، 1388 .
54. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ،ص 332 .
55. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 332 ؛ علی المتقی بن حسام الدین الهندی ، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال ، ج 16 ، ص 295 ، به نقل از محمد ری شهری ، 1387 ، ص 80 .
56. فتال نیشابوری ، بی تا ، ج 2 ، ص 375) .
57. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 .
منبع:نشریه اسلام و پژوهشهای تربیتی شماره 4
معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (3)
خصوصیات اقتصادی
در منابع اسلامی به جنبه های اقتصادی انتخاب همسر نگاه ویژه ای صورت گرفته است . بدین ترتیب توان اقتصادی مرد و زن آماده ازدواج ، نباید ملاک گزینش و یا رد آنها قرار گیرد چنانچه قرآن کریم اعضای جامعه اسلامی را به زمینه سازی برای ازدواج مردان و زنان بی همسری ، که از شایستگی لازم برای ازدواج برخوردارند ، فراخوانده است . در عین حال نه تنها تمکن مالی را شرط این شایستگی ندانسته ، بلکه ازدواج را برای افراد بی بضاعت موجب استغنا و برخورداری آنان از فضل الهی دانسته است . (1 ) بر اساس این نگرش ، اولیای الهی مردان بدون همسر را به ازدواج ترغیب کرده ، و ترک ازدواج از ترس فقر را بد گمانی به خدا دانسته (2 ) و آن را موجب جدا شدن از مسیر پیشوایان دین به حساب آورده اند . (3)سیره عملی اولیای دین نیز حاکی از آن است که ایشان بدون کمترین نگرانی و با اعتماد کامل به فضل الهی ، اصحاب بی بضاعت خویش را برای خواستگاری می فرستاده اند و به اولیای دختران نیز توصیه می کرده اند که مسایل اقتصادی را مانع ازدواج دخترانشان با افراد یاد شده قرار ندهند . (4) البته لازم است کسانی که قرار است مسئولیت اقتصادی خانواده را بر عهده گیرند ، افرادی مسئولیت پذیر بوده و در راستای تامین رفاه خانواده از هیچ کوششی فرو گذار نکنند . چنانچه امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود فرمودند : « ای معاذ ! ... برای خانواده ات تلاش کن . مبادا آنان برای تو کار و تلاش کنند . » (5) و به یکی دیگر از یارانشان نوشتند : « ... درتامین معاشت تنبلی مکن که باری بر دوش دیگری - یا فرمود : بر دوش خانواده ات - باشی »(6)
همچنین پیشوایان دین مردان را از انتخاب همسر صرفاً به انگیزه ثروت مندی زن بر حذر داشته و متذکر شده اند که خداوند چنین مردانی را به دارایی همسر واگذار (7) و به آن پناهنده می کند (8) و ثروت همسر ممکن است او را به طغیان کشاند .( 9) از اهتمام اندک اسلام به توانایی اقتصادی داوطلبان ازدواج ، این نکته نیز به دست می آید که از دیدگاه اسلام ، همسانی اقتصادی دو طرف ازدواج ، معیاری اساسی در انتخاب همسر شمرده نمی شود همچنان که در ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیها السلام و نیز ازدواج هایی که به توصیه اولیای الهی صورت گرفته ، از جمله ازدواج جوبیر با ذلفا ،(10) مقداد بن اسود با ضیاعه بنت عبد المطلب ، زید بن حارثه و زینب بنت جحش (11) و نیز ازدواج منجح بن ریاح با دختر ابی رافع (12 ) این نوع همسانی مشاهده نمی شود . محافظت از امانت های مالی ، یکی از ویژگی های همسر مطلوب از دیدگاه اسلام به شمار می رود . از این رو ، از امام باقر علیه السلام روایت شده که هر گاه مردی ، که دین و امانت داری او را پسندیدید ، برای خواستگاری به شما مراجعه کرد ، به او همسر دهید . (13 ) و از ویژگی های زنان صالح آن دانسته شده که زنانی خاضع { در برابر نظام خانواده } اند که در غیاب همسر ، اسرار و حقوق او را ، که خدا برای او قرار داده ، حفظ می کنند . (نساء : 34) پیامبر اکرم صل الله و علیه و اله در حدیثی این مسئولیت زنان را حفاظت از خویشتن و اموال شوهران معرفی می کنند . (14)
طلب روزی حلال از دیگر وظایف اقتصادی همسر از نگاه اسلام به شمار می رود . آنجا که خداوند به شیطان رخصت داد تا در ثروت و فرزندان پیروانش مشارکت جوید ، (اسراء : 64 ) راوی از امام باقر علیه السلام مفهوم این مشارکت را جویا شد . آن حضرت مشارکت شیطان را در چیزهایی دانستند که با مال حرام در ارتباط است . (15) از این رو ، افرادی که مشارکت شیطان را در دارایی و فرزندانشان بر نمی تابند ، لازم است در مورد رعایت حلال و حرام در کسب و کار همسر آینده دقت لازم را به خرج دهند .
مردی که مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را بر عهده خواهد گرفت ، لازم است از سخاوت مندی لازم برخوردار باشد تا زندگی به کام خانواده سرشار از حلاوت و عاری از تلخ کامی گردد . از این رو ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یکی از ویژگی های بهترین مردان را گشاده دستی آنان ، و یکی از خصوصیت های بدترین مردان را بخل ایشان دانسته اند . (16) و در حدیثی دیگر بدترین مردم را کسی معرفی کرده اند که در تامین نیازهای زندگی ، خانواده خود را در فشار قرار دهد .(17)امام رضا علیه السلام نیز گشاده دستی مردان را مانع از آن دانسته اند که اعضای خانواده آنان ، مرگ ایشان را از خدا طلب کنند . (18) این حدیث بیانگر اهمیت زیاد سخاوت مندی در تامین آرامش خانواده بوده و از آن می توان ضرورت بررسی این خصیصه را پیش از ازدواج برداشت نمود .
در منابع اسلامی ، برخی ویژگی های اقتصادی زنان نیز در انتخاب همسر مورد توجه قرار گرفته است . در این میان ، خصیصه قناعت از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است ، به گونه ای که در دعای امیر المومنین علیه السلام ، بهرمند شدن از همسر قانع از خداوند متعال درخواست شده است . (19) این دعا با ازدواج آن حضرت با فاطمه زهرا علیها السلام به اجابت رسید و همسری نصیب آن حضرت شد که الگویی جاودانه برای قناعت و ساده زیستی بود .( 20) قناعت و رضایت زن به وضع موجود تا آن جا مورد تاکید پیشوایان اسلام قرار دارد که امام صادق علیه السلام در تقسیم بندی زنان به سه گروه ، از جمله بدترین آنان افرادی را معرفی می کنند که اندک نمی پذیرند و بسیار را ناچیز می شمرند . (21) از این گروه زنان ، نه نماز واجب و نه نافله پذیرفته نمی شود تا آن که توبه کرده و از همسر خویش به اندازه توانش طلب کنند . (22) در منابع اسلامی ، کم هزینه بودن زن از برکت او ، و سنگینی مخارج او از شومی وی به حساب آمده است . (23)
از دیگر ویژگی های زن شایسته در نگاه اسلام ، اندک بودن میزان مهریه وی عنوان شده است . (24) گزارش های فراوان در سراسر کتاب های حدیثی و فقهی ، تردیدی بر جا نمی نهد که مهر اندک و سبک ، پسندیده و مورد سفارش اسلام است . (25) از سوی دیگر ، مهریه سنگین به جای آن که عمل به قرآن (نساء : 4) و باعث برکت ازدواج (26) شود ، موجب شومی (27) و زمینه ساز عدوات (28) بین همسران و خانواده های آنان می گردد . بر خلاف این تصور ، که مهریه زن پس از طلاق مانع استیصال و پریشانی او می گردد ، و بر اساس این تصور ، مهریه های سنگینی برای دختران قرار داده می شود ، تحقیقات نشان می دهد بانوانی که به علت اختلاف خانوادگی به اجرای مهریه خود اقدام کرده اند ، نهایتاً به بذل و بخشش مهریه در ازای طلاق خلعی مبادرت کرده اند . (29)
هر چند از دیدگاه اسلام ، تامین نیازهای مالی خانواده بر عهده مرد است ، زنان نیز در صورت تمکن اقصادی می تواند بخشی از هزینه زندگی را به دوش کشند و اما آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است ، آن است که این همیاری نباید موجب منت گذاری بر همسر شده و روزی به رخ او کشیده شود . رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی فرمود :« هر زنی که به دارایی خود بر شوهرش منت نهد و بگوید تو از ثروت من می خوری ، اگر تمام آن ثروت را هم در راه خدا صدقه بدهد ، خداوند از او نمی پذیرد ، مگر آن که شوهرش از او راضی شود . » (30) و در روایتی دیگر فرمود : « اگر همه طلا و نقره ها ی زمین را زن به خانه شوهرش ببرد ، سپس روزی از روزها بر سر او بزند و بگوید تو کیستی ؟! این دارایی مال من است ، اعمالش بر باد می رود ، اگر چه از عابدترین مردمان باشد ، مگر آن که توبه کند و از سخنش برگردد و از شوهرش پوزش بخواهد . »(31) بر این اساس ، دور بودن زن از خصیصه منت بر دیگران ، یکی از معیارهای قابل توجه در همسر گزینی محسوب می شود .
ویژگی های اجتماعی
با بررسی متون دینی ، می توان دیدگاه اسلام را در خصوص اهمیت ویژگی های اجتماعی در همسر گزینی دریافت . ضرورت یا عدم ضرورت همسانی زن و مرد در نژاد طبقه اجتماعی ، و وجود یا عدم وجود قرابت فامیلی و آشنایی پیشین آنها ، از جمله مواردی است که در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد .
از دیدگاه جامعه شناسان ، تفاوت های قومی و نژادی غالباً با تعصب و پیش داوری همراه اند . وجود همین قالب های ذهنی منفی ، مانع از نزدیک شدن افراد متعلق به دو گروه قومی یا نژادی با یکدیگر شده ، و در نتیجه ، از برقراری ارتباط زناشویی بین آنان جلوگیری می کنند .(32) البته غالباً این پیش داوری ها از مبنای مستحکمی برخوردار نیست . از نظر اسلام ، همسانی نژادی زوجین ضرورت نداشته ، و ازدواج دو فرد از نژادهای مختلف اشکالی ندارد . دلیل این نکته این است که اولاً ، اسلام به نژاد به مثابه عاملی برای شناسایی افراد نگاه می کند ، نه امتیاز و برتری اقوام و ملل بر یکدیگر . (حجرات : 13) ثانیاً ، ازدواج اولیای الهی با افرادی از نژادهای دیگر همچون ازدواج حضرت امام حسین علیه السلام با شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ساسانی ،(33) حضرت کاظم علیه السلام با حضرت حمیده مصفاة ، که از اشراف عجم بود ، (34) امام رضا علیه السلام با حضرت تکتم ، که کنیزی از اهالی دورترین نقاط مغرب بود ،(35) و امام عسگریی علیه السلام با حضرت نرجس(36) که رومی بوده اند ، دلیل روایی چنین پیوندهای است .
ثالثاً ، پیشوایان دین به ازدواج هایی توصیه کرده اند که ویژگی بارز دو طرف آن تفاوت نژادی بوده است .(37)
اسلام همسانی در طبقه اجتماعی زوجین را نیز در ازدواج ضروری نمی داند . این امر نیز مستند به شواهد متعددی می باشد . از یک سو ، خداوند در قرآن تقوی را ملاک کرامت افراد در نزد خود می داند . (حجرات : 13) از سوی دیگر ، ازدواج های اولیای دین با کنیزانی (38) با وجود رفعت علمی و معنوی ، (39) از نازل ترین موقعیت اجتماعی برخوردار بودند ، بیانگر این مطلب است که همسانی طبقه اجتماعی ، عامل بسیار موثری در موقعیت ازدواج به شمارنمی رود . در یکی از این موارد ، امام زین العابدین علیه السلام با کنیزی ، که از آن امام حسن علیه السلام بود ، ازدواج کرد این خبر به گوش عبد الملک بن مروان رسید وی در نامه ای به حضرت نوشت که تو شوهر کنیزان گشته ای ! امام زین العابدین علیه السلام به او نوشت : « همانا خداوند به وسیله اسلام ، پستی را بلندی بخشیده و ناقص را کامل گردانیده و از فرومایگی ، به ارجمندی رسانیده است . بنابراین ، هیچ مسلمانی پست نیست ، بلکه پستی واقعی پستی جاهلیت است . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خود ، بنده اش را { از قوم خود } زن داد و با کنیزش ازدواج کرد . »(40) همچنان که وساطت اولیای الهی در ازدواج هایی که طرفین آن بر خاسته از طبقات متفاوت اجتماعی بوده اند ، گواه آشکاری بر این دیدگاه اسلام است . به عنوان نمونه ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله در امر ازدواج فرزند خوانده خود ، زید بن حارثه که برده ای آزاد شده توسط حضرت خدیجه علیها السلام بود ، با دختر عمه خود ، زینب بنت جحش ، که از اشراف قریش بود ، وساطت نمودند . خداوند متعال نیز پس از مشاهده کراهت زینب ، به دلیل اختلاف پایگاه اجتماعی آنان ، درایه ای زینب را از مخالفت با حکم پیامبر بر حذر داشت . (احزاب : 36) به این ترتیب ، خط بطلان بر ضرورت همسانی زوجین در طبقه اجتماعی زد . در خصوص مورد اخیر ، علاوه بر روایاتی که گذشت ،(41) حدیث زیر گویا است . شخصی برای امام جواد علیه السلام نامه نوشت و در آن نظر حضرت را درباره ازدواج دختران خود و این که هیچ کس را همانند { و هم شان خودش } نمی یابد ، جویا شد . حضرت در پاسخ چنین مرقوم فرمودند : « آنچه در مورد دخترانت بیان کردی و این که کسی را همانند خودت نمی یابی ، دانستم ؛ اما - خدایت رحمت کند - این امر را معیار و شرط ازدواج دخترانت قرار نده ؛ زیرا رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : « هر گاه کسی که اخلاق و دیانت او را می پسندید به خواستگاری نزد شما آمد به وی همسر دهید ، چرا که در غیر این صورت ، فتنه و فساد بزرگی زمین را در بر خواهد گرفت . (42)و(43)
از آنچه گذشت ، این نکته نیز آشکار می شود که وجود یا عدم قرابت فامیلی یا آشنایی قبلی نیز معیار مهمی در گزینش همسر از نگاه اسلام ، به شمار نمی رود . چنانچه ازدواج اولیای دین نیز در مواردی با اقوام و خویشان (44) و در موارد دیگری با افرادی که از قرابت فامیلی برخوردار نبودند ، صورت گرفته است و وقتی امام سجاد علیه السلام را به خاطر ازدواج با زنی ناشناس ملامت کردند ، آن حضرت فرمودند : هیچ مسلمانی پست نیست . » (45)
نتیجه گیری
با توجه به بیان معیارهای فوق ، تمایز بین رویکرد اسلام و رویکرد علوم اجتماعی به مسئله همسان همسری تا حدودی آشکار می شود . متخصصان مسائل خانواده در حوزه های جامعه شناسی و روان شناسی معمولاً تاثیر منفی انواع گوناگون ناهمسانی دو زوج را به عنوان واقعیتی اجتماعی مفروض گرفته و بر این اساس ، افراد را به احراز بالاترین سطوح همسانی توصیه و تشویق می کنند . اما در برابر این برخورد نسبتاً محافظه کارانه ، اسلام به عنوان مکتب دینی و الهی ، رویکردی اصلاحی را به نمایش گذاشته و در جهت تغییر پندارهای فرهنگی نادرستی مانند لزوم همسانی خانوادگی ، قومی و طبقاتی کوشیده است . (46) در اسلام ، بر اصل همسان همسری ، به عنوان معیار همسر گزینی و ضامن انسجام خانواده ، در ذیل عنوان « کفویت » تاکید شده است ، اما دیدگاه های ارزشی اسلام به ارائه تعریف خاصی از کفویت زن و شوهر انجامیده است . برخورد ایجابی با برخی جنبه های همسان همسری و برخورد سلبی با جنبه های دیگر بیانگر کوشش قانون گذار اسلام در جهت تغییر نگرش های فرهنگی نسبت به موضوع همسان همسری است . (47) همچنین از مباحث فوق روشن گشت که مهم ترین معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام ، دینداری و ایمان ، ارزش های اخلاقی و صلاحیت خانوادگی است خصوصیات جسمی ، اقتصادی و اجتماعی در درجه دوم اولویت قرار داشته یا اساساً معیاری برای انتخاب همسر به شمار نمی روند.
پینوشتها:
* . دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی.
1. نور : 32 ؛ الطبرسی ، 1414 ، ج 1 ، ص 43 ؛ محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 329 ؛ محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 330 .
2. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 330 .
3. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ،ص 60 .
4. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 341 و ص 339 .
5. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 292 .
6. همان .
7. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 399 .
8. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 333 .
9. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 76 .
10. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 339 .
11 . حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 207 .
12 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 339 .
13. همان ، ص 347 .
14. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 327 .
15. محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 57 ، ص 342 .
16. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 .
17. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 465 .
18. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 68 .
19. سید فضل الله الراوندی ، النوادر للراوندی ، ص 49 .
20. حاکم حسکانی ، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ، ج 2 ، ص 445 .
21. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 318 .
22. مشکینی ، 1424 ، ص 681 .
23. حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 198 .
24. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 386 .
25. محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 117 .
26. همان ، ص 108 .
27. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 568 .
28. حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 237 .
29. ناهید دامن پاک مقدم ، بررسی تاثیر حقوق مالی بانوان در استحکام خانواده ، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن ، ص 229 .
30. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 444 .
31. همان .
32. حسین بستان ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، ص 41 .
33. حسن طبرسی ، الاحتجاج علی اهل اللجاج ، ج 3 ، ص 387 .
34. همو ، اعلام الوری باعلام الهدی ، ص 313 .
35. محمد بن علی صدوق ، من لایحضره الفقیه ، ج 1 ،ص 18 .
36. محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 51 ، ص 9 .
37. حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 207 ؛ محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 344 ؛ حسین بستان ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، ص 196 .
38. حسن طبرسی ، الاحتجاح علی اهل اللجاج ، ج 3 ، ص 388 .
39. موسی خسروی ، زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ، ص 6 .
40. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 346 ، به نقل از محمدی ری شهری ، 1387 ، ص 69 .
41. همان ، ج 5 ، 339 ، 341 و 344 .
42. حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 205 .
43. حسین بستان ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، ص 196 .
44. ر . ک . به : ابراهیم بابایی آملی ، داستان ازدو
45. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 2 ، ص 76 .
46. حسین بستان ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، ص 196 .
47. همان ، ص 195 .
منابع
نهج البلاغه ، قم ، هجرت ، 1414 ق .
حر عاملی ، محمد بن الحسن ، وسائل الشعیه الی تحصیل مسائل الشریعه ، قم ، موسسه آل البیت لاحیاء التراث ، 1412 ق .
محمدی ری شهری ، محمد، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ترجمه حمید رضا شیخی ، قم ، دار الحدیث ، 1387 .
سالاری فر ، محمد رضا ، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی ، قم ، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ، 1385 .
کوهی ، سمانه و دیگران ، معرفی مدل درمانی و سرخوردگی زناشویی در زوجین ، مشاوره خانواده و بهداشت جنسی ، قم ، اندیشه ماندگار ، 1388 .
بستان ، حسین ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، قم ، پژوهشکده حوزه و دانشگاه ، 1383 .
بستان ، حسین ، اسلام و تفاوت های جنسیتی ، قم ، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ، 1388 .
الیری ، دانیل ، ریچاردای . هیمن ، و آرتورای ، جانگسما راهنمای گام به گام درمان مشکلات زناشویی ، ترجمه علی کیمیایی و زهرا باقریان نژاد ، تهران ، رشد ، 1384 .
دیسک فشرده CD اجلاس طلوع مهر ، معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان ، 1387 .
صدوق ، محمد بن علی ، من لا یحضره الفقیه ، قم ، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، 1404 .
ـــــــ ، علل الشرایع ، قم ، داوری ، بی تا .
ـــــــ ، امالی ، بیروت ، اعلمی ، 1400 ق .
ـــــــ ، معانی الاخبار ، قم ، جامعه مدرسین ، 1403 .
ـــــــ ، الخصال ، قم ، جامعه مدرسین ، 1362 .
ـــــــ ، عیون اخبار الرضا علیه السلام ، تهران ، جهان ، 1378 ق .
آقا جانی مرسا ، حسین ، عوامل موثر بر طلاق بر حسب طبقه اجتماعی مورد : شهر تهران ، جامعه شناسی ، ش 2 ، 1384 .
سپهریان ، فیروزه ، « بررسی مقدماتی عوامل موثر بر طلاق و راههای پیش گیری از آن » . اصول بهداشت روانی ، ش 5 و 6 ، بهار و تابستان ، 1379 .
کلینی ، محمد بن یعقوب ، الکافی ، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، 1365 .
مصابح یزدی ، محمد تقی ، اخلاق در قرآن ، تحقیق و نگارش : محمد حسین اسکندری ، قم ، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، 1384 .
محمدی ری شهری ، محمد ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، با همکاری عباس پسندیده ، ترجمه حمید رضا شیخی ، قم ، دار الحدیث ، 1378 .
طباطبایی ، سید محمد حسین ، المیزان فی التفسیر القرآن ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی قم ، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه ، قم ، 1363 .
طوسی ، محمد بن الحسن ، تهذیب الاحکام ، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، 1365 .
مصباح یزدی ، محمد تقی اخلاق در قرآن (مشکلات) ، تحقیق و نگارش محمد حسین اسکندری ، قم ، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، 1384 .
طبرسی ، حسن ، مکارم الاخلاق ، قم ، شریف رضی ، 1370 .
مجلسی ، محمد باقر ، بحار الانوار ، بیروت ، موسسه الوفاء ، 1403 .
پاینده ، ابوالقاسم ، نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، تهران ، دنیای دانش ، 1382 .
امام خمینی ، تحریر الوسیله ، قم ، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان ، بی تا .
حیدری ، مجتبی ، دینداری و رضامندی خانوادگی ، قم ، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، 1385 .
الراوندی ، سید فضل الله ، النوادر للراوندی ، قم ، دار الکتاب ، بی تا .
فیض کاشانی ، مولی محسن ، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء ، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری ، قم ، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، بی تا .
الدیلمی ، الحسن بن ابی الحسن ، ارشاد القلوب ، بیروت ، موسسه الاعلمی ، 1389 .
کیلن ، ملانی و جودیت استمانا ، رشد اخلاقی ؛ کتاب راهنما ، ترجمه محمد رضا جهانگیر زاده قمی و همکاران ، قم ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 1389 .
الدیلمی الهمدانی ، شیرویه بن شهردار ، الفردوس بماثور الخطاب ، تحقیق محمد السعید بن بسیونی زغلول ، بیروت ، دار الکتب العلمیه ، 1406 ق .
السجستانی الازدی ، سلیمان بن اشعث ، سنن ابی داود ، تحقیق : محمد محیی الدین عبد الحمید ، بیروت ، دار احیاء السنه النبویه ، بی تا .
البخاری ، محمد بن اسماعیل ، صحیح البخاری ، تحقیق مصطفی دیب البغا ، بیروت ، دار ابن کثیر 1410 ق .
النوری ، میرزا حسن ، مستدرک الوسایل ، بیروت ، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث ، 1408 .
نهج البلاغه ، شرح ابن ابی الحدید معتزلی ، عبد الحمید ، قم ، کتابخانه آیت الله مرعشی ، 1404 .
مظلومی ، رجبعلی ، تربیت معنایی انسان « تربیت از دیدگاه ائمه اطهار » ، تهران ، انجمن اولیا و مربیان ، 1387 .
فلسفی ، محمد تقی ، الحدیث ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1367 .
مظاهری ، علی اکبر ، جوانان و انتخاب همسر ، قم ، پارسیان ، 1388 .
الهندی ، علی المتقی بن حسام الدین ، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال ، تصحیح صفوه السقا ، بیروت ، مکتبه التراث الاسلامی ، 1397 .
التمیمی المغربی ، النعمان بن محمد ، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام ، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی ، مصر ، دار المعارف ، 1389 ق .
حسکانی ، حاکم ، شواهد التنزیل لقواعد التفصیل ، تهران ، موسسه طبع و نشر ، 1411 ق .
الشیبانی ، احمد بن محمد ، مسند احمد بن حنبل ، تحقیق عبدالله محمد الدرویش ، بیروت ، دارالفکر ، 1414 ق .
دامن پاک مقدم ، ناهید ، بررسی تاثیر حقوق مالی بانوان در استحکام خانواده ، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن ، ج 2 ، قم ، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی 1386 .
طبرسی ، فضل بن حسن بن فضل ، اعلام الوری الهدی ، تهران ، اسلامیه ، 1390 ق .
طبرسی ، احمد بن علی ، الاحتجاج علی اهل اللجاج ، ترجمه نظام الدین احمد غفاری مازندرانی ، تهران ، مرتضوی ، 1403 .
خسروی ، موسی ، زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ، تهران ، اسلامیه ، 1380 .
Hughws , Michael , Carolin j . krohler , james W . vander zanden (2002) Sociology : the core , New York , McGraw - Hill H igher Education
خان اول انتخاب همسر
پرده اول
« ... ها خانم جان...یه بخت خیلی خوب تو فالت می بینم. کف دستت می گه که ماشاالله وضع مالیش خیلی خیلی خوبه.»
« جان تو، ته فنجونت یه چیزی شبیه ظرف عسل می بینم.... چه قدرم یارو شکیله... اِ اِ... اینم شبیه بند کراوات می مونه... به سلامتی.»
« حرکت ضربان قلبت، نشون می ده که ان شاالله تا چند ماه دیگه داماد می شی... ظاهراً عروس خانم یه دختر رعنای خوش قد و بالاست!...».
پرده دوم
آمارها، درد دل ها، جنگ ها و اعصاب خردکنی ها نیز حرف هایی برای گفتن دارند؛ بیشتر از حرف های رمال ها، فال قهوه چی ها، کولی ها و...
برای خیلی ها هنوز عصر شاهزادگان زیبای سوار بر اسب سفید از سرزمین رؤیاها تمام نشده است. اما خیلی ها هم دیدگاه کاملاً متفاوتی از ازدواج پیدا کرده اند؛ اما آنچه درست است، این است که تنها کسانی می توانند از ازدواج، تعریف درستی داشته باشند که آن را به راستی تجربه کرده باشند.
نیاز به ازدواج در روان انسان ها وجود دارد؛ همه محتاج آن هستند که تا زمانی که زنده اند از تنهایی نجات پیدا کنند. اما ازدواج اگر در چهارچوب درستی صورت نگیرد، به جای اینکه آرامش دهنده باشد آرامش را بر هم می زند و یا به جای اینکه با کسی رابطه صمیمانه ای پیدا کنیم، ممکن است همیشه با او زندگی کنیم، اما کاملاً تنها باشیم.
بنابراین، باید چهارچوب های اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای بیولوژیک و روانی خود، پاسخ صحیح بدهیم.
تناسب خانوادگی
به طور کلی، شخصیت انسان ها در بستر خانواده شکل می گیرد. چهارچوب خانواده و آنچه که به عنوان شکل گیری شخصیت در خانواده وجود دارد، از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت است؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی ای که دارد در فرد تأثیرات متفاوتی می گذارد؛ چرا که نقش تربیت در شکل گیری شخصیت مهم است.
جان واتسون- پدر علم روان شناسی- می گوید: 50 نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیت هایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و ... چه می خواهید؟! من مطابق سفارش شما 20 سال بعد این افراد را به شما تحویل می دهم. در واقع او می خواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگ تری از زمینه های دیگر مثل ژنتیک یا زمینه های خاص دیگر دارد.
خانواده نقش اساسی و اصلی را در شکل گیری شخصیت فرد دارد، بنابراین افراد در انتخاب همسر، زمانی در کنار کسب نیازهای روانی( که به مراتب مهم تر از نیازهای بیولوژیک هستند)، درست پاسخ می گیرند و از اضطراب جدایی یا ترس از تنهایی نجات می یابند که 2 نفر، از نظر خانوادگی نیز متناسب باشند.
چنان که اشاره کردیم خانواده- بنا به تربیتی که روی فرزندش دارد- نقش مهمی در شکل گیری شخصیت او ایفا می کند و این مسئله این روزها بسیار نادیده گرفته می شود، چرا که دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی می بینند؛ ساده ترین شکل آن این است که در دانشگاه با هم آشنا می شوند، در حالی که نمی دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده ای است! در شکل دیگر در یک برخورد همدیگر را می بینند در حالی که هر دو، دوست دوستان شان هستند و شناخت دیگری از یکدیگر ندارند یا به صورت تصادفی، با هم آشنا می شوند.
انسان ها، محصول خانواده شان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزینش همسر، او را از داخل بستر خانواده دید و انتخاب کرد و دقت کرد که آیا شخص مورد نظر، از نظر خانوادگی با آنها تناسب دارد یا خیر؟ در اینجا، مفهوم خانواده زمینه های تربیتی را نیز باز می کند. به طور مثال فردی می گوید که ما از نظر خانوادگی به هم می خوریم. آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوه های تربیتی رایج در خانواده را بررسی کرده اند و به این نتیجه رسیده اند؟ گاهی 2 نفر با هم ازدواج می کنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوه های تربیتی آنها متفاوت است! مثلاً در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد.
مثلاً مادر پسر 30 سال است که زندگی کرده اما هیچ چیز متعلق به او نیست و فقط وظیفه اش این بوده که بشوید، بپزد، و فرزندان را بزرگ کند. پسری که نگاهش به زن این گونه شکل گرفته است با دختری ازدواج می کند که در ساختار خانواده اش مادر، همه کاره بوده و تعیین تکلیف می کرده است؛ در نتیجه در زندگی این دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر انتظار دیگر دارد.
بنابراین این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یک طبقه باشند. این زوج پس از مدتی در بهترین حالت پایشان به جلسات مشاوره کشیده می شود و در بدترین حالت به علت اختلافات شدید از دادگاه ها سر در می آورند.
تناسب فرهنگی
ما با هم تناسب فرهنگی داریم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوت اند؛ فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ عبارتست از بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف می کنند. آن، به ما می گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید انجام گیرد؟ از آنجا که فرهنگ ها با هم متفاوت می باشند، بایدها و نبایدهای آنها نیز با هم فرق دارند. به عنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذری ها بسیار متفاوت تر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالی هاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری می باشد.
انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح که بیدار می شویم این فرهنگ ماست که می گوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار کنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و... هیچ کاری نیست که با فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصله های فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
حال اگر 2 نفر همه خصوصیات شان ( که ذکر شده و خواهد شد) با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد کنند؟ اینجاست که باید از فرهنگ یکدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینکه آن را مسخره کنند و بگویند چه بیخود است! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونه ای هم فرهنگ می شوند.
تناسب اعتقادی
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچ کس نمی آیند و بروند. اگر 2 نفر که با هم ازدواج می کنند، این تناسب را ندارند، بدانند که اعتقادات تغییری نخواهد کرد مگر براساس شناخت. به عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می کند و می گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.
حجابی که به خاطر پسر می آید، روزی که دختر خاطر پسر را نخواهد و کوچک ترین اختلافی پیش آید، برداشته خواهد شد. وقتی انسان محجبه و نمازخوان می ماند که اعتقاداتش را پیدا کند، نه اینکه «به خاطر...» باشد. اگر فردی بی اعتقاد است، باید در ابتدا حوزه آشنایی او را پیدا کرد تا او با مطالعه و تحقیق به اعتقاد محکمی برسد، نه اینکه به خاطر دیگری اعتقاد ظاهری پیدا کند.
تناسب اقتصادی- اجتماعی
طبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی می دهد. وقتی دو نفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهی آدم هایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند اما با فعالیت های اقتصادی- اجتماعی به این طبقه می رسند و صاحب خانه، ماشین، ویلا و... می شوند. اما مردم در یک برخورد با یک نگاه به آنها می گویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست که مردم را متوجه این مسئله می کند.
طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان ها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی می دهد. بنابراین وقتی دو نفر از دو طبقه اقتصادی - اجتماعی متفاوت با هم ازدواج می کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار می شوند.
تناسب شخصیتی
هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر دو نفر که ازدواج می کنند، تفاوت های شخصیتی زیادی با هم داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی می شوند. فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برون گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف می کند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج می کند که انسانی درون گراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است.
این دو در طولانی مدت دچار مشکل خواهند شد؛ با هم هستند اما احساس تنهایی می کنند. جالب اینجاست که در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی که دارند، خیلی جذب همدیگر می شوند اما به تدریج از هم فاصله می گیرند چون با هم تناسب ندارند و نمی توانند نیازهای همدیگر را برآورده نمایند.
تناسب تحصیلی
این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است( یعنی اگر امروز نیست فردا می تواند باشد)، جزء مسائلی است که می گوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه می توانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمی آید.
اگر دختر فوق لیسانس و پسر لیسانس است، اشکالی ندارد( در حالی که به غلط جا افتاده که شوهر باید بالاتر باشد) اما اصولاً بهتر است که هر دو هم سطح باشند. گاهی دو نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا می شوند و ازدواج می کنند. پسر دکترا می گیرد اما دختر در همان مقطع باقی می ماند. کم کم از هم فاصله می گیرند و فضای فکری آنها بسیار متفاوت می شود.
رضایت والدین
به دلیل اینکه عدم رضایت والدین تا سال های بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، بهتر است که دو نفری که می خواهند با هم ازدواج کنند، حتماً خانواده هایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد سازند. باید دلایل مخالفت را دانست چرا که اغلب تجربه آنها باعث می شود که دلایل درستی را مطرح کنند و نباید عدم رضایت را سرسری گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاش ها راضی نشدند، شایسته است تا گرفتن رضایت صبر کنند یا به ازدواج دیگری فکر کنند.
حقیقت امر این است که رضایت والدین تا زمانی که زندگی می کنند تأثیر خودش را دارد. بنابراین ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی انسان است. بدیهی است جدی گرفتن این مسئله و دقت در تمام جوانب می تواند زندگی موفقی را رقم بزند. در غیراین صورت، پشیمانی و پریشانی نتیجه ازدواج عجولانه خواهد بود.
ازدواج با چه اشخاصی صلاح نیست؟
براساس تحقیقات جفری اچ لارسن( Jeffry H Larson) محقق و کارشناس مسائل خانوادگی در هر فردی، ویژگی های شخصیتی خاصی وجود دارد که می شود آن ها را پیش از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ها موفق یا ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی کرد.
اما این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در لیست « کسانی که نباید با آن ها ازدواج کرد» قرار دارند:
طبق تحقیقات نشان داده شده، افرادی که بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی( کسی که بدون فکر کردن عمل می کند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر هستند، فرد مناسبی برای ازدواج نیستند، همچنین در صورت وجود چنین مواردی این شخص باید روان درمانی شود.
در زیر به چند نمونه از ویژگی های نه چندان مثبت اشاره شده و بهترین توصیه در چنین شرایطی، ازدواج نکردن است!
زمانی که طرفین با هم هستند مثلاً برای تفریح اما بیشتر وقت آنها به جر و بحث و مخالفت با یکدیگر می گذرد. رابطه بین عشق و تنفر)
چنانچه یکی از طرفین به طور مداوم و آزاردهنده ای سؤالاتی از این قبیل را مطرح کند:« مطمئنی که دوستم داری؟» یا « واقعاً برایت اهمیت دارم؟»( تیپ تأییدخواه)
اگر با پدر و مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما « درست شبیه» این والد نامطلوب شما است.
اگر دلیل ازدواج یکی از طرفین، یافتن کسی باشد که برایشان " مادری" یا "پدری" کند.
اگر تصمیم به ازدواج از جانب پدر یا مادر یا همسر آینده به فرد تحمیل شود.
اگر به این فکر کنید که:( شاید همه چیز بعد از ازدواج درست می شود)
چنانچه یکی از طرفین از دیگری بخواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کند و یک زندگی اجتماعی تازه را شروع کند.( تیپ مالکیت طلب)
چنانچه یکی از طرفین همه تصمیم های مهم در رابطه با دیگری را به تنهایی اتخاذ می کند و( تیپ فرمانده)
اگر یکی از طرفین به راحتی و بارها «از کوره در می رود» و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق می باشد.
اگر احساس کنید برای ازدواج، توسط فرد موردنظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.
چنانچه یکی از طرفین دیگری را از نظر روحی و عاطفی آزار دهد.
اما:
- تصمیم گیری برای ازدواج بهتر است از روی عقل باشد تا عشق، و بیاموزید ویژگی های خود و طرف مقابل خود را خوب تشخیص دهید و تا پیش از ازدواج، در پی درمان آن باشید زیرا ازدواج تنها مشکلات شخصیتی را حل نمی کند بلکه در بسیاری از موارد آن ها را شدیدتر هم می کند.
- قبل از ازدواج به خوبی با شخص موردنظر با افکار و روحیات و شرایط آن آشنا شوید.
منبع: نشریه شاهد جوان، شماره 417.
ازدواج مسیار
ازدواج مسیار ازدواجی است که در سالهای اخیر میان اهل سنت به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و خاورمیانه شایع شده است. علما و حقوقدانان اهل سنت به بحث و بررسی دربارة این ازدواج پرداخته و از زوایای مختلف آن را تجزیه و تحلیل نمودهاند و عدهای قائل به جواز و مشروعیت آن شده و گروهی آن را نامشروع دانستهاند. این نوشتار به معرفی ازدواج مسیار، تفاوت آن با ازدواجهای دیگر، مشروعیت و جایگاه این ازدواج در بین اهل سنت و دیدگاه فقهای شیعه دربارة آن، پرداخته است. در ابتدا لازم است ویژگیهای ازدواج صحیح از دیدگاه اهل سنت به طور اجمالی بیان شود و سپس ازدواج مسیار بر آن تطبیق گردد.
1) ویژگی ازدواج صحیح از دیدگاه اهل سنت
از دیدگاه اهل سنت ازدواج دارای ارکان، شرایط و مقاصد ذیل است:
1-1) ارکان ازدواج
ارکان ازدواج عبارت است از وجود زوجین(زن و مرد) و انشاء صیغه (ایجاب و قبول) اعم از تلفظ کردن، نوشتن با لفظ یا کتابت یا اشاره در مورد افراد کر و لال.
2-1) شرایط ازدواج
شرایط ازدواج، چند دسته هستند برخی شرط صحت، برخی شرط نفوذ و برخی شرط لزوم ازدواج شمرده میشوند.
1-2-1) شرایط صحت
الف)- زن بر مرد حرام نباشد؛ خواه حرام موقتی مانند خواهر زن یا تحریمی که در آن شبهه است، مانند طلاق سوم مادامی که زن در عده است یا در نوعی از ازدواج که بین فقها اختلاف است، مانند ازدواج متعه؛ ب)- صیغه ایجاب و قبول زماندار نباشد؛ ج)ـ حضور دو شاهد عادل؛ د)- تعیین زوجین به اسم یا صفت یا به اشاره و رضایت و اختیار متعاقدین و عدم احرام به حج یا عمره؛ هـ) حضور ولیّ به نظر جمهور اهل سنت به غیر از حنفیه؛ و)- وجود مهر و عدم بیماری خطرناک و عدم تبانی زوج با شهود مبنی بر کتمان ازدواج به نظر مالکیه (جزیری، 1419ق: ج4، صص34-24؛ زحیلی، 1428ق: صص 85-77).
2-2-1) شرایط نفوذ
شرایط نفوذ انشاء عقد همان شرایط عام تکلیف است که عبارتند از بلوغ؛ عقل و حریت. مالکیه در صورتی که ازدواج توسط زوج صورت گیرد رشد را نیز شرط نفوذ دانستهاند، اما شافعیه و حنابله رشد را شرط صحت میدانند (همان).
3-2-1) شرایط لزوم
شرایط لزوم شامل: تزویج محجورین توسط ولیّ، هم کفو بودن و عدم عیب «جب» و «عنن» میباشد (زحیلی، 1428ق: ص86).
3-1) مقاصد ازدواج
اهداف و مقاصد شریعت از تجویز عقد ازدواج مطابق آیه «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون» (روم، 20). عبارتست از: تحقق پاکدامنی و عفت، استقرار، سکون نفس بر اساس مودت و رحمت، تعاون و سازگاری و اطمینان زوجین به یکدیگر، تولید نسل صالح برای بقای نوع انسان، قصد دوام و همیشگی بودن ازدواج (شاطبی، بیتا: ج2، صص397 – 396).
2) ازدواج مسیار
1-2) تعریف لغوی
درباره ریشة لغوی واژة مسیار دو نظریه مطرح است. برخی معتقدند: «مسیار ریشة لغوی ندارد. بلکه کلمة عامیانهای است که در سرزمین نجد در عربستان سعودی به معنای دیدار روزانه (الزیارة النهاریة) به کار میرود. وجه تسمیه این نوع ازدواج آن است که شوهر غالباً در دیدارهای روزانه به دیدن زوجه میآید، شبیه دیدار از همسایهها» (تمیمی، 1418ق: ش 46، ص10). همچنین در تعریف دیگری آمده مسیار از سیر، حرکت و عبور گرفته شده و اصطلاح عامیانهای است برای موردی که مرد در یکی از شهرهای مسیر گردش و ترددش برای تجارت یا کسب علم با خانمی ازدواج میکند که در زمان تحصیل یا تجارت نزد زوجه باشد. این دیدگاه را شیخ یوسف قرضاوی پذیرفته و مینویسد: «مسیار کلمهای است که در خلیج رواج یافته و شاید به معنای مرور به زوجه یا سیر به وی میباشد و ازدواجی است که در آن زندگی دائمی و مبیت نیست» (اشقر، 1420 ق: ص161).
برخی دیگر معتقدند: «مسیار صیغة مبالغه از سیر است» (تمیمی، 1418ق: ش46، ص10). سیر در لغت راه رفتن در زمین است (راغب اصفهانی، 1362: ص247). «سار القوم یسیرون سیراً او مسیراً». زمانی که سیر امتداد و ادامه یابد در جهتی که متوجه آن هستند (ابن منظور، 1997م: ج6، ص454). همچنین عرب میگوید: «سارالکلام او المثل» یعنی زمانی که کلام شایع و پراکنده شود و «المثل الساری»[1] یعنی مثالی که بین مردم شایع و رایج شده است (انیس و دیگران، 1972م. ج1، ص467). از دیدگاه ایشان، به وسیله مسیار مردی که کثیرالسیر است، توصیف میشود. مانند: «رجل مسیار و سیار». دلیل این که مسیار برای نوعی ازدواج قرار داده شده، این است: «در آن التزامی به حقوق زوجیت وجود ندارد و مرد در این ازدواج حالت مرد سیّاری را دارد که خود را ملتزم به حقوقی که ازدواج مقتضی آن است مانند نفقه و مبیت نمیداند» (اشقر، 1420 ق: ص 161).
برخی نیز نوشتهاند: «مسیار کلمهای عربی است که به لهجه اهل بادیه باز میگردد و منظور از آن سیر به سوی زوجه و خوشحال نمودن وی میباشد» (عرفان بن سلیم، بیتا: ص3).
2-2) تعریف اصطلاحی
مسیار از موضوعات جدید بوده و در کتابهای فقهی قدیمی چنین اصطلاحی وجود ندارد، اما فقها و حقوقدانان معاصر آن را این گونه تعریف نمودهاند:
«ازدواجی است که در آن مرد و زن عقد شرعی با تمام ارکان و شرایط میبندند و فقط زن از سکونت و نفقه صرف نظر میکند» (تمیمی، 1418ق: ش 42، ص10).
وهبة الزحیلی مینویسد: «مسیار ازدواجی است که با ایجاب و قبول، شهادت شهود و حضور ولیّ، بین مرد و زن منعقد میشود؛ بنابراین زن از حقوق مادی مثل مسکن، نفقه و فرزندانی که به دنیا میآورد و برخی حقوق معنوی مانند: حق قسم و همخوابگی صرف نظر میکند. در این ازدواج زن قبول میکند که مرد فقط گاهی به او سر بزند. این عقد طبق توافق طرفین هم میتواند علنی و رسمی باشد که برای آن سند صادر شود و هم مخفی و سرّی. طرفین میتوانند توافق کنند، در این ازدواج نسب و ارث حفظ میشود. اما زن در خروج از منزل آزاد است، چون شرط نفقه وجود ندارد، زیرا اطاعت زن در صورتی واجب است که شوهر نفقه بپردازد و اگر نفقه نباشد اطاعت واجب نیست» (زحیلی، 1428 ق: ص84).
برخی به همین تعریف اضافه نمودهاند: «غالباً ازدواج مسیار ازدواج دوم یا سوم است و نوعی از تعدد زوجات محسوب میشود (اشقر، 1420 ق: ص163).
شیخ عبدالله بن منیع عضو هیئت کبار العلمای سعودی و قاضی مکه مینویسد: «مسیار ازدواجی است که همة ارکان و شرایط ازدواج در آن وجود دارد. این ازدواج با ایجاب و قبول و با شرایط معروف یعنی رضایت طرفین، ولایت، شهادت و کفائت صورت میگیرد و در آن مهریه مورد توافق وجود دارد و برای صحت آن باید موانع ازدواج وجود نداشته باشد. بعد از انعقاد عقد تمامی حقوق مترتب بر عقد زوجیت از جهت نسل، ارث، عده، طلاق و مباح بودن رابطة نزدیکی، سکونت و نفقه ثابت میشود؛ اما زوجین توافق میکنند که زوجه حق نفقه و مبیت (همخوابگی) ندارد و شوهر اختیار دارد هر وقت بخواهد به دیدار همسر خود بیاید» (تمیمی، 1418ق: ش46، ص15).
همچنین در معرفی ازدواج مسیار آوردهاند: «زنانی که مشکل مادی، مسکن و نفقه ندارند؛ ولی به دلیل بیوه بودن کسی با آنان ازدواج نمیکند، این زنان از حق نفقه، مسکن و مبیت صرف نظر میکنند و شوهر مختار است هر وقت میسر شد با وی ملاقات کند و این ازدواج تمام شرایط و ارکان عقد نکاح شرعی از قبیل گواه، تعیین مهر و ثبوت نسب را دارد. در این ازدواج زوجین توافق میکنند که زن در خانه والدین خود بماند و تقاضای مسکن، نفقه و حق قسم از شوهر ننماید. غالباً این ازدواج از جانب مردی است که فقیر بوده یا ازدواج مجدد سبب مشکلات با همسر اول میشود. این عقد علناً با حضور گواهان با رضایت کامل زوجین و حضور ولیّ زن و کلماتی که بر دوام نکاح دلالت دارد انجام میشود» (مولوی عبدالحمید، Sunnionlin. com ).
برخی از فقهای شیعه ازدواج مسیار را چنین تعریف مینماید: «ازدواج مسیار به حسب ظاهر ازدواج دائم با همه شرایط است، اما در آن حق نفقه، قسم و ارث نیست، یعنی شرط عدم مطالبه شده است و شرط عدم استحقاق زن نیست» (مکارم شیرازی، 1383: ص21).
3) پیشینه مسیار
برخی «ازدواج مسیار را پدیدهای جدید دانستهاند که ابتدا در منطقه تمیم عربستان سعودی ظهور پیدا کرد و سپس در سایر مناطق و کشورها گسترش یافت و کسی که فکر اولیه این ازدواج را مطرح نمود فهد الغنیم بوده است» (تمیمی، 1418ق: ش46، ص11).
اما عدهای دیگر روش ازدواج مسیار را دارای سابقه تاریخی دانسته و در این زمینه به برخی از متون فقهی استناد نمودهاند. از جمله ابن قدامه در مغنی آورده: «مردی که در ازدواج با زنی شرط نماید در هر هفته یک شب نزد وی باشد یا در ازدواج دیگری شرط کند که در هر ماه 5 یا 10 درهم به زوجه نفقه بدهد یا شرط نماید روزهای مشخصی از ماه به ملاقات وی رود» (مقدسی، بیتا: ج7، ص450). در مقام مقایسه با مسیار برخی اظهار میدارند: «فرقی بین آن چه ابن قدامه آورده و آن چه در حال حاضر به نام عقد مسیار وجود دارد، نیست مگر در اسم، که نام عقد مسیار جدید است» (بریدی، 2007).
مورد دیگری که به آن استناد شده، ازدواج نهاریات و لیلیات است (یعنی ازدواج روزانه یا شبانه) «فقهای قدیمی نوعی ازدواج به نام نهاریات و لیلیات ذکر کردهاند، بدین صورت: «مرد با زنی ازدواج میکند که شب در خارج از منزل کار میکند و روز نزد شوهر میرود یا روز کار میکند و شب به منزل نزد شوهر میرود» (شعراوی، 1422ق: ص139). علما دربارة حکم ازدواج نهاریات و لیلیات و نیز در مورد استحقاق نفقه برای زوجه بر فرض صحت این ازدواج اختلاف نظر دارند. برخی برای بطلان این نوع ازدواج دلایلی را مطرح نمودهاند:
الف)- این نوع ازدواج در سرزمینهای اسلامی در زمان پیامبر (ص)» و خلفا رایج نبوده، لذا این ازدواج شرعی نمیباشد (مروذی، بیتا: ج1، ص93).
ب)- این نوع ازدواج از جهتی مخالف مقتضای عقد است و از جهتی موجب خلل در مقدار مهر و کم یا زیاد بودن آن میشود، همچنین آن را به ازدواج متعه نزدیک میسازد (قرافی، 1994 م: ج4، ص404). برخی از علما نیز آن را مباح دانسته فقط در لزوم نفقه آن اختلاف نمودهاند (حصکفی، 1368 ق: ج3، ص577).
بعضی نیز تفاوت مسیار با لیلیات و نهاریات را چنین بیان نمودهاند: «در ازدواج لیلیات یا نهاریات زن در منزل شوهر حضور دارد و منزلی غیر از منزل زوج ندارد، مشکل آنها این است که برای کار در شب یا روز باید از منزل خارج شوند، ولی در ازدواج مسیار زن در منزل شوهر مأوی ندارد و زوج به زن نفقه نمیدهد و شوهر هر وقت خواست به نزد زن میرود؛ بنابراین زن در ازدواج مسیار از حقوق کمتری نسبت به ازدواج لیلیات و نهاریات برخوردار است» (اشقر، 1420 ق: ص173).
4) مقایسه ازدواج مسیار با سایر ازدواجها
1-4) مسیار و ازدواج شرعی دائم
تفاوت ازدواج مسیار با ازدواج شرعی دائم در این است که در مسیار شرط اسقاط حق نفقه و سکونت زوجه وجود دارد، لذا مرد ریاست و مدیریتی نسبت به زن ندارد و زن در زندگی و بودن در منزل یا خروج از آن آزاد میباشد.
2-4) مسیار و ازدواج عرفی دائم
ازدواج عرفی همان ازدواج شرعی دائم است؛ با این تفاوت که آن را ثبت نمیکنند. بنابراین نقص ازدواج عرفی فقط در ثبت است، اما ماهیت آن همان عقدی است که تمام شروط و ارکان را دارد و آثار شرعی و قانونی بر آن مترتب میشود، مانند: ثبوت حق نفقه و مبیت. بنابراین تفاوت این دو ازدواج در ثبوت حق نفقه و مبیت در ازدواج عرفی و عدم ثبوت آنها در ازدواج مسیار است. البته این به معنای آن نیست که ازدواج مسیار نمیتواند ازدواج عرفی باشد؛ بلکه اگر این ازدواج ثبت نگردد، ازدواج عرفی شناخته میشود، مشروط بر اینکه ارکان و شروط معروف در ازدواج صحیح وجود داشته باشد (زحیلی، 1428ق: ص90).
در مقایسه این دو نوع ازدواج به این نکته باید توجه نمود که بنابه نظر عدهای از فقها و حقوقدانان مقتضای ذات عقد نکاح، تمتع و رابطه زناشویی است و شرط خلاف این رابطه یا تحدید زوجین باطل است. همچنین ترک زندگی خانوادگی بیش از چهارماه از موجبات درخواست طلاق است. همچنین شرط اسقاط حق نفقه نیز توسط مرد جایز نیست. حال آن که در این ازدواج زن شخصاً اقدام به هبه یا فسخ نفقه خود میکند که این مسئله محل تأمل است؛ زیرا بسیاری از چشمپوشیهای مالی ناشی از اضطرار زوجه مـیباشد. همـچنین در ازدواج مسیار مفهوم نشوز و تمکین دگرگون میشود، بدون اینکه از این مفاهیم تعریف جدیدی ارائه شود. البته عدم ثبت این ازدواج با وجود اینکه در بیشتر کشورهای عربی ثبت ازدواج دائم واجب است مسأله دیگر میباشد.
3-4) مسیار و ازدواج موقت
ازدواج موقت ازدواجی است که در مدت معینی رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار میشود. از دیدگاه اهل سنت این ازدواج باطل است؛ زیرا آنان یکی از شرایط صحت ازدواج را غیرموقت بودن آن دانستهاند. ازدواج موقت از دیدگاه امامیه ازدواج مشروع و صحیح و دارای آثار و ثمرات خاصی میباشد و برای پاسخ به برخی ضرورتها و نیازهای جامعه تشریع شده است. البته اهل سنت نیز مشروعیت ابتدائی ازدواج موقت را قبول دارند، اما معتقدند پس از مدتی حکم جواز ازدواج موقت نسخ شده است. ازدواج مسیار و ازدواج موقت از جهاتی با هم مشابه و از جهاتی فرق دارند:
وجه مشابهت: در هر دو ازدواج زن حق نفقه، حق قسم و مبیت ندارد و زوجین از یکدیگر ارث نمیبرند؛ همچنین خروج زن از منزل نیازمند اجازه شوهر نمیباشد.
وجه اختلاف: در ازدواج موقت مدت ازدواج باید تعیین شود و عدم تعیین مهر در عقد موجب بطلان آن میشود، ولی در ازدواج مسیار مدت تعیین نمیشود و به صورت عقد دائم منعقد میگردد و تعیین مهر در عقد لازم نیست. پایان ازدواج مسیار با طلاق است، در حالی که پایان ازدواج موقت با انقضای مدت یا بذل صورت میگیرد. حدنصاب در ازدواج مسیار همانند ازدواج دائم چهار زن میباشد، ولی در ازدواج موقت حدنصاب مطرح نیست.
بنابراین سرنوشت ازدواج موقت به دلیل زمان و مدت معلومی که دارد به نوعی به دست زوجه سپرده شده است. یعنی زن میتواند با قید مدت کوتاه یا مناسب با نیاز خود هر وقت که تمایل داشته باشد از قید زوجیت خارج شود. اما در ازدواج مسیار زن از حقوق مهمی که دارد چشمپوشی مینماید؛ ولی در عین حال چون عقدی دائم محسوب میشود، برای جدایی باید زوج وی را طلاق دهد و این مسأله موجب ظلم به زن میشود.
5) دلایل استقبال از ازدواج مسیار
عوامل زیادی در انتشار ازدواج مسیار نقش دارد. در یک نظرسنجی که مجله «الاسرة» عربستان سعودی انجام داده و در آن 363 دختر شرکت داشتند؛ این نتایج به دست آمد: «9/52 درصد، رغبت مردان به غیردائم، 62/46 درصد، بدون شوهر بودن زن یا طلاق از شوهر اول یا نیاز به فرزند، 53/24 درصد، عدم رغبت مردان به تحمل مسئولیت یا عدم قدرت آنها بر تحمل مسئولیت، 65/11 درصد، بالا بودن و گرانی مهریه و بالا بودن هزینههای ازدواج، 81/9 درصد رغبت مردان در تغییر و تنوع، 29/4 درصد، مخالفت همسر اول با تعدد زوجات، 68/3 درصد، طمع مرد در حقوق زوجه، 84/1 درصد، رغبت دختران در عدم ارتباط کامل، 22/1 درصد، عدم استقرار مرد در یک مکان به سبب اشتغال به کار» (اشقر، 1420ق: ص170). کسانی که به این ازدواج اقدام میکنند، اهداف و انگیزههای مختلفی دارند. بعضی از این اسباب مربوط به زنان و برخی مربوط به مردان است.
1-5) دلائل زنان
در سالهای گذشته مردان رغبت بیشتری برای ازدواج مسیار داشتند، اما امروزه زنان خواهان ازدواج مسیار میباشند و شرایط ازدواج بر حسب نیاز زن تعیین میگردد مانند: تأمین محل سکونت، حساب بانکی، ماشین، تعیین وقت برای حضور شوهر (غامدی، 2007).
1-1-5) افزایش جمعیت
مهمترین سببی که منجر به انتشار ازدواج مسیار شده، وجود تعداد زیادی از زنان در کشورهای عربی است که به سن ازدواج رسیده، اما امکان ازدواج برای آنان به دلایلی فراهم نشده است. عواملی مانند: جنگ، ازدواج با زنان خارجی، دیدگاه منفی مردان و اجتماع در مورد زنان ازدواج نکرده یا زنان مطلقه به ویژه اگر از شوهر سابق فرزندی داشته باشند. باعث ازدیاد زنان بیشوهر میشود (اشقر، 1420 ق: ص168).
آماری که جمعیت «عفاف» از بررسی تعداد زنان بیهمسر در برخی کشورهای عربی انجام داده، نشان از این واقعیت دارد. مطابق این گزارش در مصر تعداد زنان ازدواج نکرده از 990 هزار در سال 1994م. به بیش از یک میلیون و 300 هزار در سال 2004م. رسیده است. یعنی 38 درصد افزایش داشته است. آمار ارائه شده از میان 6/8 میلیون دختر ما بین سن 35 - 18 میباشد. از این نسبت 5/3 میلیون دختر در سن 25 - 18 و 6/2 میلیون در مرحله سنی 25 - 30 و 5/2 میلیون نفر تعداد دختران غیرمزدوج در مرحله سنی 30 - 35 سال میباشند. سهم شهر قاهره از این نسبت حدود 88 درصد دختران غیرمزدوج است. اما در اردن میانگین کسانی که اقدام به ازدواج میکنند به صورت تدریجی در دو دهة اخیر پایین آمده است. در حالی که آمار نشان میدهد تعداد زیادی از دخترانی که از سن ازدواج آنان گذشته و ازدواج نکردهاند. همچنین در تونس نسبت زنان ازدواج نکرده و بدون شوهر با ازدیاد زنان کارمند و کارگر ارتباط دارد. در عربستان سعودی نیز تعداد زنان غیرمزدوج بسیار زیاد است و آمار نشان میدهد، دختران سعودی نیز چنین وضعیتی دارند (اسمر، 2007).
2-1-5) داشتن محرم برای سفر و...
بسیاری از دختران دانشجو به سبب داشتن محرم در سفر خواهان ازدواج مسیار هستند. زنان با مردانی که کثیرالسفر یا خارجی هستند و معمولاً هر ماه یک بار یا هر دو ماه یک بار مسافرت میکنند ازدواج میکنند. برای این زنان جزئیات زندگی زناشویی، استمرار و استقرار آن مهم نیست. بلکه مسافرت و گردش به نقاط مختلف دنیا مهم است؛ زیرا چنین سفرهایی فقط با محرم در این کشورها امکانپذیر است. مهمترین شرط برای استمرار این ازدواج، استمرار سفرها است و زندگی زناشویی و زوجیت با پایان سفرها پایان میپذیرد (غامدی، 2007).
در برخی موارد نیز زنان به دلیل بهرهمندی از منافع همراه داشتن محرم خواهان ازدواج مسیار هستند؛ زیرا در برخی اماکن مانند رستورانها، نمایشگاهها و... ورود زنان مشروط به همراه داشتن محرم است و بدون آن از ورود زنان ممانعت میشود.
3-1-5) نگاه اقتصادی به همسر
در مورد دیگر ازدواج مسیار، زن شرط میکند که شوهر به عنوان معامله اقتصادی، اجارة منزل وی را پرداخت نماید. حتی اگر نکاح با طلاق و... پایان پذیرد، عقد اجاره قطع نمیشود؛ لذا ازدواج مسیار برای او در مدت کوتاهی منعقد میشود و هیچ نوع استقراری در آن نیست و این شرط سبب میگردد، زن برای مدت طولانی از مسکن مناسب برخوردار شود (همان).
4-1-5) عدم مسئولیت
ازدواج مسیار برای زنانی که وقت زیادی را به کار مشغولند یا زنانی که نمیتوانند بین کار و پاسخ به نیازهای خانواده، مانند: نیازهای شوهر و فرزندان جمع نمایند از ازدواج معمولی بهتر و مناسبتتر است؛ به همین دلیل برخی آن را به عنوان جایگزین ازدواج عادی انتخاب مینمایند که در آن زوجه مسئولیتی ندارد، مگر در ساعاتی که در خانه است. در چنین ازدواجی زن شرط مینماید که شوهر از زمان ورود و خروج از منزل و مکانهای که میرود سؤال نکند و در روابط خود آزاد باشد (همان). به همین سبب در عربستان سعودی بسیاری از زنان پزشک خواهان ازدواج مسیار با غیرسعودیها هستند، زیرا مردان سعودی معمولاً نمیپذیرند که زن در ساعات طولانی خارج از منزل باشد (اشقر، 1420ق: ص167).
5-1-5) مادر شدن
عدهای از زنان به سبب داشتن سن بالا و عدم رغبت ازدواج با آنها، تنها به دلیل مادر شدن و اشباع عاطفه مادری خواهان ازدواج مسیار هستند، هرچند به عنوان همسر دوم یا سوم باشند. ایشان در ازدواج مسیار وسیلهای برای تحقق هدف مادر شدن مییابند و در ازدواج مسیار یک شرط طلب میکنند و آن حامله شدن و فرزندآوری است و در این حال تمامی مسئولیتهای تربیت، تکالیف و هزینههای اقتصادی طفل را خود بر عهده میگیرند (همان، ص168؛ ر.ک. غامدی، 2007).
6-1-5) ارضای غرائز
برخی از زنان که ازدواج معمولی پاسخگوی نیاز جنسی آنان نبوده، خواهان ازدواج مسیار هستند. برخی از نویسندگان نقش ارضای غریزه جنسی در انتشار این ازدواج را مهم شمردهاند، زیرا غریزه جنسی از قویترین غرایز نفسانی انسان است و انگیزه دعوت کننده به اشباع آن نیز خیلی قوی است (اشقر، 1420ق: ص167).
2-5) دلائل مردان
1-2-5) بعضی مردان به دلیل نیاز به تعدد ازدواج یا رغبت در معاشرت جنسی و عدم اکتفا به یک زن و عدم توانایی مالی برای ازدواج مجدد و تأمین هزینههای آن مانند مهر، نفقه و تهیه محل سکونت، خواهان ازدواج مسیار هستند تا هم به نیاز خود پاسخ داده و هم متحمل هزینة زیاد نگردند.
2-2-5) برخی دیگر از مردان توان مالی خوبی دارند، اما نمیخواهند اموال خود را در این راه خرج کند، لذا خواهان ازدواج مسیار هستند.
3-2-5) گاهی این ازدواج راهی برای استیلای مرد بر اموال یا بخشی از اموال زن میباشد. زن ثروتمند بخشی از اموال خود را در برابر چنین ازدواجی به شوهر میبخشد؛ زیرا بیم جدا شدن شوهر را دارد.
4-2-5) گاهی به دلیل ناراحت شدن همسر اول از ازدواج مجدد مرد یا نارضایتی خویشاوندان و فرزندان وی که ازدواج مجدد را نمیپسندند، مرد خواهان ازدواج مسیار مخفی است. مانند موردی که کار مرد در دو شهر است و در هر شهر خانه و خانوادهای تشکیل میدهد (همان، ص170).
برخی از نویسندگان علاوه بر عواملی که به زنان یا مردان نسبت داده شده عواملی را نیز به اجتماع نسبت دادهاند که درانتشار ازدواج مسیار موثر میباشد. از جمله بالا بودن مهریه، هزینههای ازدواج و نگاه منفی اجتماع به کسانی که خواستار تعدد ازدواج هستند. این عوامل افراد را بر آن میدارد که از ازدواج مسیار به صورت پنهانی استفاده نمایند (بریدی، 2007). دلایل مردان از ازدواج مسیار، کاملاً نشان میدهد که اهداف آنان تمتع جنسی بدون رعایت حقوق زنان است.
6) حکم ازدواج مسیار در فقه معاصر
ازدواج مسیار ازدواجی است که در دوران معاصر در برخی کشورهای اسلامی و در میان اهل سنت رواج یافته و به همین دلیل مورد نقد و بررسی فقها و علمای آنان میباشد، گرچه برخی از فقهای شیعه نیز آن را مورد بررسی فقهی قرار دادهاند.
1-6) دیدگاه علمای اهل تسنن
در مورد حکم ازدواج مسیار بین علمای معاصر اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد، برخی آن را جایز، برخی حرام و برخی قائل به توقف شدهاند.
1-1-6) جواز
عدهای ازدواج مسیار را ازدواج صحیح و مشروع دانستهاند، اما در مورد شرایط آن اختلاف نظر دارند. برخی تمام شرایط آن را صحیح دانسته و عدهای اصل ازدواج را صحیح و شرایط ضمن آن (مانند شرط اسقاط حق نفقه و مبیت) را باطل و زوجه را مستحق مطالبة آنها دانستهاند (اشقر، 1420ق: ص178).
عدهای نیز زوج را به ایفای تعهد و مسئولیت در برابر زوجه فراخوانده و ریاست و مدیریت برای زوج قائل شده که باید تا حد امکان مشکلات زندگی را مرتفع سازد. غالباً طرفداران این نظریه، این نوع ازدواج را نمیپسندند، به همین سبب در مورد حکم این ازدواج عبارت «اباحه همراه با کراهت» را مطرح نمودهاند. دکتر قرضاوی مینویسد: «من از مروجین ازدواج مسیار نیستم و خطبة عقدی که برای ازدواج مسیار باشد نمیخوانم. این ازدواج مباح است با کراهت، یعنی حلالی است که مستحب نیست و بیم آن میرود که به دنبال چنین ازدواجی خسارت و ضررهایی باشد» (همان، ص175).
استاد زحیلی در مورد مسیار اظهار میدارد: «این ازدواج شرعاً مرغوب فیه نیست؛ زیرا در این ازدواج مقاصد شرعی یعنی سکون نفسی، اشراف بر اهل و اولاد، رعایت و حفاظت از خانواده به طور کامل و تربیت کامل محقق نمیشود» (همان).
خطیب مسجدالحرام در این زمینه بیان میدارد: «ممکن است، ازدواج مسیار از برخی جهات ضررآفرین باشد؛ این ازدواج احصان را محقق میسازد، ولی مایة سکون و آرامش نیست» (تمیمی، 1418ق: ش46، ص15).
شیخ عبدالله عضو هیأت کبار علمای سعودی و قاضی دادگاه تجدید نظر نیز بیان میکند: «من نظر به منع ازدواج مسیار ندارم، هر چند کراهت دارد و آن را موجب اهانت به زن و کرامت زن میدانم. لکن حق با زن است و راضی شده و از حق خود گذشته است» (اشقر، 1420ق: ص175).
برخی نیز به جواز و صحت ازدواج مسیار تصریح نموده و اشارهای به کراهت آن ننمودهاند. یا کراهت آن را وابسته به شرایط و اوضاع و احوال دانستهاند (همان، ص176).
1-1-1-6) ادلة جواز
طرفداران این نظریه به ادلة ذیل استناد نمودهاند:
الف)- ارکان و شرایط ازدواج صحیح را دارا میباشد؛ زیرا دارای ایجاب و قبول، شرایط معروف ازدواج یعنی رضای طرفین، ولایت، شهادت، کفایت و مهر توافقی در آن وجود دارد. برای صحت این ازدواج باید موانع شرعی منتفی شود (زن در عده نباشد و...) بعد از محقق شدن آن برای طرفین، تمامی حقوق مترتب بر ازدواج از جهت نسل و ارث، عده، طلاق، استباحه بضع، مسکن، نفقه و سایر حقوق و تکالیف ثابت میشود، فقط زوجین توافق میکنند که زوجه حق مبیت یا قسم نداشته باشد و شوهر اختیار دارد که هر وقت خواست نزد زوجه بیاید (شعراوی، 1422 ق: ص138).
زحیلی مینویسد: «اصل در عقود شرعی از جمله ازدواج، اباحه است، پس هر عقدی که ارکان و شرایط شرعی را دارا باشد، صحیح و مباح است، مادامی که منجر به حرام نشود» (اشقر، 1420ق: ص 176). این دلیل، مهمترین دلیل برای قائلین به اباحه و مشروعیت ازدواج مسیار است.
ب)- در سنت آمده سوده از همسران رسول خدا(ص) روز خود را به عایشه بخشید. وجه استدلال این است که بخشش سهم توسط سوده به عایشه و پذیرش پیامبر دلالت میکند بر اینکه زوجه میتواند حقی را که شارع برایش قرار داده، مانند نفقه و مبیت ساقط کند.
ج)- در این نوع ازدواج مصالح زیادی وجود دارد. این ازدواج غریزة فطری را پاسخ داده و از فحشا جلوگیری میکند و در مواردی زن فرزنددار میشود و بدون شک از تعداد زنان بیشوهر میکاهد.
د)- از آن جا که انواع مشابه این ازدواج مانند ازدواج نهاریات و لیلیات در فقه وجود دارد، پس ازدواج مسیار هم درست است (همان، ص179).
2-1-1-6) نقد ادلة جواز
برخی به مناقشه ادلة جواز ازدواج مسیار پرداخته و آنها را رد نمودهاند:
الف)- با وجود ارکان و شرایط ازدواج صحیح، شرط اسقاط نفقه و مبیت صحیح نیست؛ زیرا خداوند بر زوج واجب نموده که به زوجه انفاق نماید و در بین زوجات نسبت به نفقه و مبیت عدالت را رعایت کند، چنان که بر زوجه هم اطاعت از زوج را واجب کرده است. این موارد از آثار ازدواج صحیح بوده و چون خداوند آن را فرض و تشریع نموده است، افراد نمیتوانند برخلاف آن شرط نموده و به نقیض آن ملتزم شوند. زیرا در این صورت متناقض با حکم شرعی خواهد بود. ممکن است کسی ادعا کند از بین رفتن نفقه و مبیت در ازدواج مسیار از باب اشتراط زوج بر زوجه نیست، بلکه زوجه از حقوقش صرف نظر میکند. در پاسخ باید اظهار داشت بسیاری از ازدواجهای مسیار از باب اشتراط زوج بر زوجه است و بر فرض اینکه زن از حق خود صرف نظر کند، این کار مشروع نیست، چون حق نفقه و مبیت قابل اسقاط نیست.
ب)- استدلال به حدیثی که بر طبق آن سوده سهم خود را به عایشه بخشید، نیز نمیتواند دلیلی بر مشروعیت ازدواج مسیار باشد؛ زیرا حق مبیت ملک سوده بوده و ملک خود را بخشیده است و در عقد شرط اسقاط گنجانده نشده است.
ج)- وجود مصالح زیاد برای ازدواج مسیار صحیح نیست؛ زیرا بیشترین اثری که در مورد مسیار بیان شده کاهش زنان بیشوهر و اشباع رغبت جنسی زنان است. اولاً تعداد زنانی که ثروتمند بوده و نیاز مالی نداشته باشند کم هستند و فقط مشکل تعداد اندکی از زنان حل میشود، ثانیاً مفاسد زیادی بر این ازدواج مترتب است.
د)- استدلال به وجود ازدواجهای شبیه مسیار یعنی نکاح نهاریات و لیلیات نیز صحیح نیست، این ازدواجها همانند ازدواج مسیار مورد اختلاف علما بوده و بسیاری آن را نپذیرفتهاند (همان، صص195-184).
2-1-6) حرمت
برخی از علما قائل به حرمت این ازدواج شدهاند. عبدالغفار الشریف مینویسد: «ازدواج مسیار بدعت جدیدی است که انسانهای ضعیف النفس و کسانی که میخواهند از مسئولیتهای خانواده رها شوند آن را پدید آوردهاند و از طریق ازدواج نیاز جنسی خود را تحت عنوان شرعی برآورده میسازند؛ بنابراین ازدواج مسیار جایز نیست هر چند به صورت عقد شرعی باشد» (همان).
1-2-1-6) ادلة حرمت
قائلین به حرمت به ادلة ذیل استناد نمودهاند:
الف)- عقد مسیار با مقاصد شرعی ازدواج تنافی دارد. هدف از ازدواج در اسلام، تنها برآورده ساختن نیاز جنسی نیست؛ بلکه ازدواج سنت پیامبر (ص) است و برای معانی و مقاصد فردی، اجتماعی و دینی تشریع شده مانند: مودت و رحمت، سکون و آرامش، حفظ نوع انسانی، تعهد به صورت کامل و رعایت حقوق و تکالیف زوجین، اما ازدواج مسیار هیچکدام از این مقاصد را محقق نمیسازد (همان، ص181).
ب)- روش این ازدواج با نظام ازدواجی که شریعت اسلام آورده و بین مسلمانان مرسوم بوده، مخالف است و مسلمانان با چنین ازدواجی آشنا نیستند.
ج)- برخی از شروط این ازدواج، مخالف با مقتضای عقد است (مانند: اشتراط اسقاط نفقه و مبیت) لذا عقد باطل میشود. زوجه از حق نفقه و مبیت میگذرد، ولی در بسیاری از موارد نظرش عوض میشود، به ویژه بعد از درک اسرار زندگی زناشویی و آگاهی به حقوقی که شرعاً و عرفاً در ازدواج پیدا میکند.
د)- این نوع ازدواج راه ورود و مدخلی برای فساد و افساد خواهد بود، زیرا در آن مقدار مهر، ساده گرفته شده و زوج مسئولیت خانواده را به عهده نمیگیرد. لذا ازدواج و طلاق برای زوج آسان خواهد بود. ممکن است این ازدواج مخفی و بدون حضور ولیّ باشد. همة این موارد باعث میشود، تا ازدواج مسیار بازیچهای در دست هواپرستان شود.
هـ)- در صورتی که زن در این ازدواج دارای فرزند شود، دوری از شوهر و ارتباط کم با وی تاثیر منفی در تربیت و اخلاق فرزند خواهد گذاشت.
3-1-6) توقف
برخی از علما در حکم این ازدواج توقف کردهاند زیرا حکم مسأله برای آنان روشن نبوده و نیازمند تأمل بیشتری میباشد.
«عمر بن سعود العید» استاد دانشکده اصول الدین در جامعه امام محمد بن سعود، بعد از ذکر عیوب و آثار منفی ازدواج مسیار، بعضی از ادلة قائلین به جواز و نام برخی از علما که قائل به توقف شدهاند را ذکر نموده و در پایان خواهان بررسی دقیق و تفصیلی مسأله شده است. چون این ازدواج دو وجه دارد گاهی ناپسند و گاهی پسندیده میباشد (تمیمی، 1418ق: ش 46، ص15).
«احسان بن عایش» مینویسد: «سبب توقف برخی از علما در جواز، این است که عدهای از مردم در این ازدواج افراط نموده و دچار انحراف شدهاند و از جانب برخی افراد ضعیفالنفس مورد سوء استفاده واقع شده و مؤسساتی ایجاد شده که برای این نوع ازدواج قیمت تعیین میکند و شکی نیست که این وضعیت باعث میشود در جواز ازدواج مسیار تردید شود و آثار منفی زیادی که این ازدواج دارد دلالت میکند براینکه در آن فسادی هست که منجر به این آثار میشود» (عتیبی، 1418 ق: ص28).
7) نتیجه
مسیار ازدواجی است که به صورت دائم منعقد میشود و زن از حق نفقه و همخوابگی خود میگذرد و شوهر مختار است، هر وقت بخواهد نزد زن بیاید و زن نیز در امور خویش آزاد است. رواج ازدواج مسیار میتواند، اهداف تشکیل خانواده را که در آیات قرآن به آن اشاره شده است؛ مثل سکینه، آرامش روحی و روانی، مودت و رحمت، تولیدمثل و... را از بین ببرد. این نوع ازدواج که زن هم شوهردار هست و هم شوهردار نیست به نوعی زن را در حال تعلیق و بلاتکلیفی قرار میدهد، چون زن نمیداند در چه زمانی مرد وی را طلاق میدهد. لذا این نوع از ازدواج در بردارندة حقوق زنان نیست و زمینه را برای شانه خالی کردن مردان از تعهدات خانوادگی در برابر زوجه فراهم میآورد. اگرچه ازدواج مسیار ظاهراً به صورت دائم منعقد میشود، اما با توجه به آن چه در مورد انگیزهها، اهداف و نیز شرایط آن بیان شد، شباهت زیادی به ازدواج موقت دارد. شارع مقدس ازدواج موقت را به خاطر پاسخگویی به نیازهایی که وجود دارد، تشریح کرده؛ زیرا امکان دسترسی به ازدواج دائم همیشه میسر نیست. اگر اهل سنت ازدواج موقت را که توسط پیامبر(ص) تشریع گردیده بود، تحریم نمیکردند؛ در شرایط کنونی مجبور نمیشدند بر اساس ضرورتها و نیازهای جامعه، ازدواجهایی مانند مسیار را مورد بحث قرار داده و مشروعیت آن را مورد مناقشه قرار دهند. آمارهای موجود نشان دهندة روند رو به رشد و انتشار این نوع ازدواج در میان اهل سنت است. هرچند برخی آن را تحریم کرده و غیر مشروع میدانند.
پینوشتها:
[1] - فعل سار به صورت لازم و متعدی استعمال میشود. مانند: سار البعیر، سرته (فیومی، 1928م: ص406).
* دکترای حقوق خصوصی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد قم
منابع
× ابن سلیم، عرفان: «نکاح المسیار و احکام الانکحة المحرمة»، بیروت، المکتبة العصریة، بیتا.
× ابن منظور، محمد: «لسان العرب»، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1997م.
× اشقر، اسامة عمر سلیمان: «مستجدات فقهیه فی قضایا الزواج و الطلاق»، اردن، درالنفائس، چ اول، 1420ق.
× انیس ابراهیم و دیگران: «المعجم الوسیط»، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ دوم، 1972م.
× تمیمی، احمد: «نکاح المسیار»، هلند، مجلة الاسرة، 1418ق.
× جزیری، عبدالرحمن: «الفقه علی المذاهب الاربعة»، بیروت، دارالثقلین، چ اول، 1419ق.
× حصکفی، علاء الدین: «حاشیه ابن عابدین»، قاهره، مطبعة البابی الحلبی، چ دوم، 1368ق.
× راغب اصفهانی، ابوالقاسم: «مفردات راغب»، تهران، المکتبة المرتضویة، 1362.
× زحیلی، وهبة: «قضایا الفقه و الفکر المعاصر»، دمشق، دارالفکر، 1428ق.
× شاطبی، ابراهیم: «الموافقات»، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا.
× شعراوی، محمد متولی: «احکام الاسرة و البیت المسلم»، بیروت، المکتبة العصریة، 1422ق.
× عتیبی، احسان بن عایش: «احکام التعدد فی ضوء الکتاب و السنة»، بیجا، چ اول، 1418ق.
× فیومی، احمد: «المصباح المنیر»، قم، دارالکتب العلمیه، 1928م.
× قرافی، شهاب الدین: «الذخیره»، بیروت، دارالغرب، چ اول، 1994م.
× مروذی، ابراهیم: «طبقات الحنابله»، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
× مقدسی، ابن قدامه: «المغنی»، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا.
× الاسـمـر، حـلـمـی: «زواج الـمـسـیار… هــل یحـل مـشکـلـة الـعـنـوسـة»، available at: http://helmialasmar.maktoobblog.com(2007/07/08).
× بـریـدی، عـبــدالله: «زواج الـمـسیار نمـط قـدیم فی التـاریخ الاسـلامی»، available at: www.alwatan.com (2007/08/18).
× غـامـدی، فــاطـــمه: «نــساء یــطـلـبن زواج الـمسـیار»،available at: www.aliyadhJ – np.com (2007)
http://www.iranpress.ir