تاب آوری و ارتقای آن
مقدمه
رویکرد روانشناسی مثبتگرا، با توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان (بهجای پرداختن به نابهنجاریها و اختلالها)، در سالهای اخیر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. این رویکرد، هدف نهایی خود را شناسایی سازهها و شیوههایی میداند که بهزیستی و شادکامی انسان را بهدنبال دارند. از این رو عواملی که سبب سازگاری هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی گردند، بنیادیترین سازههای مورد پژوهش این رویکرد میباشند. در این میان، تابآوری[1] جایگاه ویژهای در حوزههای روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است، بهطوری که هر روز بر شمار پژوهشهای مرتبط با این سازه افزوده میشود. گارمزی و ماستن(1991؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386) تابآوری را ”یک فرآیند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز با شرایط تهدیدکننده“، تعریف نمودهاند. به بیان دیگر تابآوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است (والر، 2001؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386).
تاب آوری به عنوان حفظ سلامتی و عملکرد موفقیت آمیز یا سازگاری با یک بافت و موقعیت تهدیدآمیز یا آزارنده تعریف می شود(گارمزی[2]،1993؛ لوتار، سوچتی و بکر[3]،2000).
البته تابآوری، تنها پایداری در برابر آسیبها یا شرایط تهدیدکننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمیباشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. میتوان گفت تابآوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی، در شرایط خطرناک است (کانر3 و دیویدسون4، 2003). افزون بر این، پژوهشگران بر این باورند که تابآوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است (گارمزی، 1991؛ ماستن، 2001؛ راتر، 1999؛ لوتار، سیچتی و بکر، 2000؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386). کامپفر (1999؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386) باور داشت که تابآوری، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدیدکننده) است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم میکند. در عین حال کامپفر به این نکته نیز اشاره مینماید که سازگاری مثبت با زندگی، هم میتواند پیامد تابآوری بهشمار رود و هم بهعنوان پیشآیند، سطح بالاتری از تابآوری را سبب شود. وی این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرآیندی به تابآوری میداند.
ادامه مطلب ...