کلیاتی درباره عزت نفس
مربیان، والدین، رهبران تجاری و دولتی همگی بر این امر اتفاق نظر دارند که ما نیاز به پرورش اشخاصی با عزت نفس سالم و بالا داریم. افرادی که با خصوصیات مدارا و احترام قائل بودن برای دیگران مشخص می گردند و افرادی که مسئولیت اعمالشان را می پذیرند، دارای انسجام هستند، به موفقیت های خود مباهات می کنند، خود انگیخته اند، تمایل به ریسک کردن دارند،
انتقادپذیر هستند، قادر به دوست داشتن و دوست داشته شدن اند، جویای چالش و برانگیزش ناشی از پیگیری اهداف ارزنده و دشوارند و بر زندگیشان احاطه و کنترل دارند. به عبارت دیگر ما نیازمندیم تا به رشد اشخاصی که واجد عزت نفس سالم و اصیل هستند، کمک نماییم، چرا که آن ها کسانی هستند که به وجود خود به عنوان یک تأیید کنندة زندگی، فردی سازنده ، مسئول و مطمئن اعتماد می کنند (رابرت ریزنر، به نقل از محمودی،1382).
تعاریف متعددی از جانب محققین در مورد عزت نفس صورت گرفته است که جهت روشن شدن مفهوم آن لازم است تعدادی از آن ها را ذکر کنیم تا نتیجه مناسبی حاصل گردد. کوپر اسمیت عزت نفس را یک قضاوت شخصی در مورد ارزش و مقبولیت خود می داند که در نگرش او ظاهر می شود (قلی،1375).
سیف (1368) در تعریف عزت نفس چنین آورده است: «نیاز به احترام به خود، به عبارت دیگر عزت نفس عبارت است از نیاز به کسب موفقیت و تأیید یا نیاز به ایجاد تصور مثبت درباره خود و دیگران و اینکه دیگران او را فردی قابل احترام بدانند.»
عزت نفس از نظر راجرز1 (1959) عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خود یا قضاوت شخص نسبت به ارزشمندی وجود خود می باشد که این صفت عمومیت داشته و درهمه مردم وجود دارد و حالتی است ثابت و دائمی ( به نقل از قلی، 1375). ویلیام جیمز2 (1980)، عزت نفس را تابع کسری از موفقیت ها بر انتظارات خود می داند، به طوری که هر چه
موفقیت های شخص بیشتر از انتظاراتش باشد، عزت نفس او نیز بیشتر خواهد بود و در صورتی که عکس آن صادق باشد، عزت نفس کمتری خواهد داشت (اسلامی نسب، 1373).
والد3 و برکلر عزت نفس را داشتن احساس خوب نسبت به خود، دوست داشتن خود و دوست داشته شدن و رفتار مناسب دیگران نسبت به او، احساس راحتی، احساس توانایی و موفقیت در
رهبری می دانند (ستوده، 1373). عزت نفس می تواند به عنوان احساس یک فرد درباره شایستگی و ارزشمندی خود تعریف شود. شایستگی بر اساس تعریف هایی که به وسیله ویلیام سوان1 ارائه شده عبارت است از: احساس عمومی فرد درباره لیاقت و توانایی خود. به بیان ساده، شایستگی عبارت است از داشتن اعتماد به نفسی که فرد عموماً قادر است با تکیه بر آن نتایج مورد انتظار را به دست آورد (فیبل وهال،1978 ، به نقل از فتحی،1382). داگلاس2 (1994) عزت نفس را دسته ای از اعتقادات می داند که بر پذیرش یا عدم پذیرش خود فرد دلالت می کند. منصور (1368) عزت نفس را چگونگی رضایت فرد از اعمال خود می داند . اسلامی نسب (1373) عزت نفس را درکی
می داند که فرد از خودش دارد و این درک، با قضاوت های ارزشی همراه بوده و میزانی از خویشتن پذیری و حرمت نفس را در بر میگیرد. او قضاوت های ارزشی فرد را همیشه مثبت
نمی داند.
شاملو (1369) معتقد است عزت نفس ارزیابی مداوم و قضاوت او نسبت به ارزشمندی وجودی خود می باشد. مزلو3 از عزت نفس به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان یاد میکند، او در سلسله مراتب نیازهای خود، عزت نفس را پس از نیاز به عشق و تعلق قرار داده است و اعتقاد دارد که برای رسیدن به مراحل بعدی نیازها، لازم است تا نیاز به عزت نفس فرد ارضا شود. از نظر او هر فرد نیاز دارد که مورد احترام خود و دیگران واقع شود (اسلامی نسب، 1373).
ناتانیل براندن4 در کتاب «قدرت عزت نفس»، عزت نفس را ارج نهادن ارزش و اهمیت خویش، مسئول خود بودن و در برابر دیگران مسئولانه رفتار کردن ، می داند (نقل از محمودی،1382).
به طور کلی از تعاریف فوق نتیجه می شود که عزت نفس یکی از ویژگی های شخصیت فرد است که بر ارزشیابی و قضاوت نسبتاً پایدار فرد (مثبت یا منفی) نسبت به خود دلالت می کند.
ادامه مطلب ...