جنسیت و ابراز وجود (ابراز وجود زنان و مردان):
در جنبش حقوق زنان توجه زیادی به مهارت ابراز وجود شده، البته در خصوص ابراز وجود زنان کتابهای بسیاری نوشته شده است که با توجه به مشکلات زنان در ابراز وجود، چندان تعجبآور نیست. افزایش مقالات و کتابهای خودیاری زنانه و پرطرفدار بودن برنامههای ابراز وجود زنان شاهدی بر این مدعاست که زنها در این زمینه نیاز به کمک بیشتری دارند. در حال حاضر زنها در موقعیتی قرار گرفتهاند که خواستههای خود را مطرح میکنند و بیشتر تمایل دارند تا حقوق فردی پایمال شده خود را بازیابند. امروزه زنان در ردههای مختلف اجتماعی و در بخشهای گوناگون فعالیتهای اقتصادی در زمینه ابراز وجود قدمهای مثبتی برداشتهاند. اکنون بتدریج زنهایی که بیشتر ابراز وجود میکنند، بیشتر تایید میشوند. به این ترتیب زنی که ابراز وجود میکند، در جامعه از سوی دیگران موجودی ارزشمند به حساب میآید.
مردان نیز باید بتوانند متناسب با حقوق و تواناییهایشان از اعتماد به نفس برخوردار بوده و قادر به ابراز وجود باشند. بواقع از آغاز دوران کودکی با مردها طوری رفتار شده است که انگار به حکم طبیعت قوی، قاطع، مسلط و خونسرد هستند؛ اما بسیاری از آنان بیش از پیش به خلا قابل ملاحظه خود در برقراری روابط بین فردی پی بردهاند. تحقیقات در زمینه پرخاشگری نشان داده است که مردها در پرخاشگری فیزیکی، کلامی و خصومت نمره بیشتری میآورند و اغلب آنها ظاهرا دو انتخاب بیشتر ندارند، قدرتمند و پرخاشگر و سلطهجو یا ضعیف و ناتوان در حالی که هیچیک از این دو به عنوان ایدهآل یک مرد محسوب نمیشود.
اقوام و دوستان با مردی که به خود اطمینان دارد و موفقیت خود را در گرو کوبیدن و تحقیر دیگران نمیداند، رفتار محترمانهتری دارند. در بررسیهای انجام شده در زمینه ابراز وجود دو جنس، محققان متوجه شدند هم مردها و هم زنها برای طرفهای همجنس خود بیشتر ابراز وجود میکنند، ابراز احساسات منفی از سوی جنس مخالف را بیشتر میپذیرفتند در حالی که در روابط همجنسها، برخوردهای پرخاشگرانه شایعتر بوده است. این یافتهها با این تصور هماهنگی دارد که معمولا به اشخاصی که ابراز وجود میکنند، خصایص مردانه نسبت داده میشود، زنان مردصفت یا دوجنسیتی بیش از زنان زنصفت ابراز وجود میکنند. بین مردانگی و ابراز وجود در هنگام تعارض، همبستگی مثبتی وجود دارد و ابراز وجود، رفتاری مردانه تلقی میشود. وضعیتی که در آن ابراز وجود میکنیم هم مهم است. هنوز جامعه به ابراز وجود کردن اهمیت چندانی نمیدهد. دنیای خانواده، مدرسه محیط کار و غیره همه باهم ابراز وجود کردن موثر را دشوار کردهاند
برخی افراد در خانه براحتی ابراز وجود میکنند. اما در محیط کار نمیتوانند ابراز وجود کنند یا برعکس. شواهد نشان میدهد که افراد به ابراز وجودهای تجار مرد و زن، مدیران مرد و زن و وکلای مرد و زن به یک اندازه بها میدهند. اما وقتی یک افسر پلیس مونث، در برخورد با مردم ابراز وجود میکند، ابراز وجود او را دستکم میگیرند؛ چراکه افراد انتظار دارند زنها ابراز وجودهای همدلانه کنند، نه ابراز وجودهای برخوردی.
ادامه مطلب ...